گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل

 

خیالت آن چنان از ره بیفکند

که دارد جانت اینجاگاه دربند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

ز خونی گشتهٔ تو مدّتی چند

فتاده همچو مرغی مانده در بند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

یقین فرمان تست اکنون خداوند

برون آور مرا بیچاره از بند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

اناالحق میزد ازدید خداوند

که رسته دید جسم و جانش از بند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

یکی بیچون و بی مثلی و مانند

نداری یار و خویش و زوج و فرزند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

دو نبود جز یکی اینجا نبیند

که در یکی حقیقت همنشینند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

دو نبود ذات بی‌شک جمله ذاتند

که می‌خواهند بود خود که بازند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

خبر دادم شما را از خداوند

که کلّیتان برون آرد از این بند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

چو میبینم که راه حق نوردند

ز دوزخ ذرّهٔ اینجا نترسند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

دگر نیم دگر چون گشت دربند

بآن سر در رسید و گشت پیوند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۴ - در صفات جان و دل گوید

 

همه یارند و در دنیا ندانند

یقین این نیز در عقبی نمایند

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

چو دانش داری و هستی خردمند

بیاموز از فتوت نکتهای چند

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

اخی را چون طمع باشد بفرزند؟

ببر، زنهار، از وی مهر و پیوند

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

میان تربیت زان روی میبند

که باشد در کنارت همچو فرزند

عطار
 
 
۱
۵
۶
۷
sunny dark_mode