عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
زهی دیدار تو جان کرده روشن
فتاده نور تو در هفت گلشن
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۷ - در سؤال کردن صاحب اسرار فرماید
جمال یار ما پیداست روشن
در این آیینه اندر هفت گلشن
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۷ - عزم سلطان عالم سوی عالم دیگر، و سلب کردن کافور مجبوب رجولیت فحول ملک و به روشنائی در چشم ملوک نشستن، و دیده قرة العین علائی را، کافور وام گردانیدن، و در آن قصاص، دیده و سر به هم باد دادن!
گرت در سینه چشمی هست روشن
به عبرت بین درین فیروزه گلشن
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رسیدن خبر مرگ فرهاد به شیرین و زاری او
به خسرو نیز گشت آن قصه روشن
که مهمان شد شکر در سبز گلشن
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲ - سبب نظم کتاب
چو حضرت کرد نام نامه گلشن
شود زان چشم دلها جمله روشن
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶ - نعت خواجه ای که خاتم ختمیت در انگشت داشت و مهر خاتمیت بر پشت علیه من الصلوات افضل ها و من التحیات اکمل ها
درین دیر مسدس زوست روشن
مثمن روزنی از هشت گلشن
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۴ - پرسیدن دایه از زلیخا سبب گداختن و سوختن وی را در مشاهده شمع جمال یوسف علیه السلام
که ای چشمم به دیدار تو روشن
دلم از عکس رخسار تو گلشن
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۵ - فرستادن زلیخا دایه را به نزدیک یوسف علیه السلام و مطالبه مقصود کردن و ابا نمودن وی از آن
به فرزندیت آدم چشم روشن
ز گلروییت عالم گشته گلشن
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۳۶ - تاریخ ولادت
زهی فرخنده مولودی که کردست
جهان از خرمی بر خلق گلشن
پدر را چشم روشن شد ز رایش
از آن تاریخ او شد چشم روشن
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۷ - تضرع کردن شمع پیش عنبر و التماس مواصلت با پروانه
چراغ چشمم از روی تو روشن
دماغ جانم از بوی تو گلشن
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۹ - پاسخ دادن شیرین فرهاد را
روان از چشمههایش آب روشن
عیان در آب روشن عکس گلشن
نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۱۴ - صفت بهار و شرح حال خویش در زندان و خاتمه
نه زندان روزنی دارد به گلشن
کز آن چشمم شود یکذره روشن
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر
چنان آئینه حوضست روشن
که پنهان نیست بروی راز گلشن
ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲
فراز بام این فیروزه گلشن
به حدی زهره تابان بود و روشن
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن
ز تأثیر فروغ او به گلشن
شده هر برگ چون آیینه روشن
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳ - تعریف ملک کشمیر و آب و هوای آن
ز عکس لاله این سبز گلشن
چراغ هفت اقلیم است روشن
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۷ - دیدن حوض پر آب و نیلوفر و چیدن گلها رام و سیتا با یکدیگر
جهانگیر فلک با روی روشن
چو از زرین جزوکه داد درشن