گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید

 

زهی دیدار تو جان کرده روشن

فتاده نور تو در هفت گلشن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۷ - در سؤال کردن صاحب اسرار فرماید

 

جمال یار ما پیداست روشن

در این آیینه اندر هفت گلشن

عطار
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه

 

ز فضلش هر دو عالَم گشت روشن

ز فیضش خاک آدم گشت گلشن

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲ - سبب نظم کتاب

 

چو حضرت کرد نام نامه گلشن

شود زان چشم دلها جمله روشن

شیخ محمود شبستری
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۷۹ - جواب

 

بقا را دان تو آبی پاک روشن

که شد جاری میان صحن گلشن

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۳۶ - تاریخ ولادت

 

زهی فرخنده مولودی که کردست

جهان از خرمی بر خلق گلشن

پدر را چشم روشن شد ز رایش

از آن تاریخ او شد چشم روشن

اهلی شیرازی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۹ - پاسخ دادن شیرین فرهاد را

 

روان از چشمه‌هایش آب روشن

عیان در آب روشن عکس گلشن

وحشی بافقی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - بامداد شیرین

 

نمودی از برون دیوار گلشن

برنگ جامه فانوس روشن

عرفی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۱۴ - صفت بهار و شرح حال خویش در زندان و خاتمه

 

نه زندان روزنی دارد به گلشن

کز آن چشمم شود یکذره روشن

نوعی خبوشانی
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

چنان آئینه حوضست روشن

که پنهان نیست بروی راز گلشن

کلیم
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲

 

فراز بام این فیروزه گلشن

به حدی زهره تابان بود و روشن

ابوالحسن فراهانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

ز تأثیر فروغ او به گلشن

شده هر برگ چون آیینه روشن

سلیم تهرانی
 

قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۳ - تعریف ملک کشمیر و آب و هوای آن

 

ز عکس لاله این سبز گلشن

چراغ هفت اقلیم است روشن

قدسی مشهدی
 
 
۱
۲
۳
۴