گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل

 

ز بس در مرغها دستان نوایی

همه مرغان شده چنگی و نایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین

 

کنون گاهست اگر پوزش نمایی

پشیمانی خوری نیکی فزایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین

 

مرا دیدی که راه پارسایی

چگونه داشتم در پادشایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین

 

همی ناکرد باید پادشایی

بزرگی جستن و فرمانروایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى

 

مبادا هرگز از دردم رهایی

اگر من صبر دارم در جدایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى

 

گر این نامه بخوانی بازنایی

به بی رحمی دهم بر تو گوایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۳ - نامهٔ سوم اندر بدل جستن به دوست

 

تو خورشیدی مرا از روشنایی

نیاید روز من تا تو نیایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۳ - نامهٔ سوم اندر بدل جستن به دوست

 

به نادانی مجوی از من جدایی

که در گیتی تو خود با من سزایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست

 

همه کس را همی خوشی نمایی

مرا باری چرا گشی فزایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست

 

نه بس جان مرا در جدایی

که نیزش درد بیزاری نمایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۵ - نامهٔ پنجم اندر جفا بردن از دوست

 

تو چون من مردمی نه چون خدایی

مرا چندین جفا تا کی نمایی

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode