گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

که این کشتن نه کار پادشاهست

که این شهزاده بی شک بی گناهست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

چوآتش بوتهٔ مردان راهست

بباید سوخت آتش خوابگاهست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۷۱ - در خاتمت کتاب گوید

 

بمعنی شعر من شعری و ماهست

خطش چون برقعی شعر سیاهست

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۱

 

علی اندر جهان مقصود راهست

سراسر رهروان را او پناهست

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۲

 

تو ناجی دان کسی کو راه شاهست

امیرالمؤمنین او را پناهست

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۲۵

 

محمد اندرین ره پیر راهست

ولی حیدر ترا پشت و پناهست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید

 

همه در سایهٔ تو در پناهست

که خواهی این گدایان را ز شاهست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۷ - در ذات و صفات و عین الیقین فرماید

 

درین ره پاکبازی زاد راهست

پس آنگه در میان دیدار شاهست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید

 

ترا این عز و دولت هم ز ما هست

که جسم وجان تو در ما بقاهست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۵ - سخن گفتن منصور با شیخ کبیر قدس سره

 

اگرچه پیر شبلی پیر راهست

در اول دیدمش او عذر خواهست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷ - در خطاب کردن با دل و دریافتن اسرار معانی فرماید

 

اگر توفیق میجوئی ترا هست

درونِ جان و دل عین خدا هست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۶ - در صورت جان دادن و جانان دیدن فرماید

 

همه روی زمین برگ گیاهست

درون دلها پر از دردست و آهست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۶ - در صفات عناصر فرماید

 

ریاضت قربت مردان راهست

که در آخر یقین دیدار شاهست

عطار
 

ظهیر فاریابی » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

ز من چندان که می خواهی وفا هست

از این معنی بگو یک جو تو را هست؟

چه گویم وای دل گویی که جان کن

کنون هم از تو پرسم این وفا هست؟

سلامم را جوابی نیست از تو

[...]

ظهیر فاریابی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴۹ - داستان شاه کشمیر و دخترش و پری و چهار برادر زیرک

 

جمالش بر سر خوبی کلاهست

بنامیزد نه رویست آن که ماهست

ظهیری سمرقندی
 

اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۳۵ - نامهٔ پنجم از زبان عاشق به معشوق

 

خیالم فاسد و حالم تباهست

بدین گونه سرشک من گواهست

اوحدی
 

اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۷۵ - حکایت

 

بخود گفت: ار چه پر تشویش راهست

جمال کعبه نیکو عذر خواهست

اوحدی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۴

 

ندانستم که اهلیت گناهست

و یا این ره که می پویم چه راهست

ز جور روزگار و طعن دشمن

جهان پیش جهان بینم سیاهست

نه هر مردی تواند کرد مردی

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode