عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
دل دختر بغایت شادمان شد
ز شادی اشک بر رویش روان شد
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
چنین گفت او که معلومم چنان شد
که آن شعری که بر لفظش روان شد
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
چو آن بت روی در کُنجی نهان شد
سپاه خصم چون دریا روان شد
عطار » بلبل نامه » بخش ۱۶ - حکایت هاروت و ماروت
بخواند آن اسم را بر آسمان شد
مهش دربان و مهرش پاسبان شد
عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
چو این ترکْ اعجمی بُد کز جهان شد
مگر زیر زمین تازیزبان شد!؟»
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
وز آنجا همچو خورشیدی روان شد
چو سایه هر دو عالم زو نهان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
چو این عالم در انعالم نهان شد
دومیم آمد یکی، وحدت عیان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
ازان مه پارهٔ هست آسمان شد
که او مهپارهٔ هر دو جهان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
خیال سبزهٔ خطّش عیان شد
ز نرگس آب بر سبزه روان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
دل دایه ز درد او چنان شد
که از دست دلش گویی که جان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
چو آن سروروان من عیان شد
ز آزادی او اشکم روان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز
ز تف دل رخ گلرخ چنان شد
که رویش زرد همچون زعفران شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
دل هرمز ازان شادی چنان شد
که گویی مغز او چون زعفران شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
درین معنی دلم تا آسمان شد
که بر ماه زمین عاشق توان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
شه خوزان از آن پاسخ چنان شد
که گویی مغز او از استخوان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
کنون از گفتهٔ خود سرگران شد
زبون آن سبک دل چون توان شد