گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶۶ - غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین

 

شبی احوال عالم در میان بود

ز نیک و بد، حدیثش بر زبان بود

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۸ - رسول فرستادن شمع نور را بسوی پروانه

 

ز شخص او که همچونجان روان بود

صفای ظاهر و باطن عیان بود

اهلی شیرازی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - وله فی‌المثنوی

 

مرا هم هرچه امشب بر زبان بود

به گوشم آن چه می‌آمد همان بود

محتشم کاشانی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴ - در ستایش حضرت پیغمبر«ص»

 

میان آب و گل آدم نهان بود

که او پیغمبر آخر زمان بود

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت اول

 

دشمن دانا که غم جان بود

بهتر از آن دوست که نادان بود

شیخ بهایی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۸ - ادامه

 

ولی بر خوبیش زیور گران بود

رخش مشاطهٔ مشاطگان بود

نوعی خبوشانی
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - تعریف قحط دکن

 

فلک چون یاور شاه جهان بود

بکین خواهی چو دیگر بندگان بود

کلیم
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱

 

در آن مجلس که خلد جاودان بود

ز آثار جمالش هم چنان بود

ابوالحسن فراهانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

سر و سرکرده ی شهزادگان بود

در آن شهزادگی شاه جهان بود

سلیم تهرانی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۶ - آوردن رام سیتا را در اوده و به خانۀ خود نشستن با یکدیگر

 

بهار زندگیشان جاودان بود

به هر یک زان دویی گویی دو جان بود

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۵۵ - جای دادن راون سیتا را در باغ اسلوک بن

 

چنان جان جهان کز غم به جان بود

خزان خود، بهار دیگران بود

ملا مسیح
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
sunny dark_mode