قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۶
ایا شده ز تو مدحت گران و زر ارزان
هنر نمائی و سرمایه هنرورزان
دل موافق میر از لقای تو خرم
تن مخالف شاه از نهیب تو لرزان
معادیان تو بی فره اند و بی فرهنگ
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۶
مشوش است دلم از کرشمه سلمی
چنانکه خاطر مجنون ز طره لیلی
چو گل شکر دهیم در دل شود تسکین
چو ترش روی شوی وارهانی از صفری
بغنچه تو شکر خنده نشئه باده
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۷
مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب
چه آب جویم از جوی خشک یونانی
برای پرورش جسم، جان چه رنجه کنم
که حیف باشد روح القدس به سگبانی
به حُسن صوت چو بلبل مقید نظمم
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶
خدایگانا کار جهان شناختهای
به تیغ سر ز همه مهتران فراختهای
بسا ملک پسرا کو فتاده بوده ز ملک
تو بر سریر بملک اندرش شناختهای
موافقان را از ناز دل فروختهای
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۲
همی گذشت بکوی اندرون بت مشکوی
ز روی او شده جای نشاط و رامش کوی
جفا نمود و بمن روی باز کرد بخشم
ز خشم چون گل صد برگ برفروخته روی
برفت و ماند مرا دلفکار و زار بجای
[...]
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳
دلم بدیگر جای و تنم بدیگر جای
تنم بغربت و دل با تو مانده اندر وای
بلای تن ز دلم هست کاشکی همه سال
تنم بنزد تو بودی و دل بدیگر جای
دعا کنم بخدای جهان همه شب و روز
[...]