گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۹ - آمدن دختر قیصر به دیدار گرشاسب

 

بدو اندر آویخت آن دلگسل

چو معنی ز گفتار شیرین به دل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را

 

سپه دار و گنج آکن و غم گسل

کدیور به طبع و سپاهی به دل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

پرستار تیرست و خادم چهل

طرازی دو صد ریدک دلگسل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

پری روی ریدک هزار از چگل

ستاره صد و کوس زرین چهل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۰ - رفتن گرشاسب با نریمان به توران

 

همه دیگ‌ها سرگرفته به گل

چو دیدند پر زر بد آن هر چهل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۱ - صفت رود

 

به گرد اندرش کاخ و گلشن چهل

ز زر و ز گوهر نه از آب و گل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۶ - پند دادن گرشاسب نریمان را

 

که تا پیل گردد هراسیده دل

نیارد نهادن پی از بوی گل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر

 

هم اکنون ز زینت آورد زیر گل

به چنگال مغزت به منقار دل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۶ - داستان دهقان توانگر

 

کنیزی بدم چنگساز از چگل

فزاینده مهر و رباینده دل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۸ - رسیدن گرشاسب به نزد نریمان و گرفتاری فغفور

 

ز خون بسته شد بر کف پای گل

نه بر پای تن بد نه بر جای دل

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۸ - رسیدن گرشاسب به نزد نریمان و گرفتاری فغفور

 

کنیزان دگر سی هزار از چگل

پری چهره خادم هزار و چهل

اسدی توسی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۹ - فی المدیحه

 

ایا شهریاران پاکیزه دل

ز دست شما ابر و دریا خجل

بود ابر از دستتان شرمسار

بود بحر از طبعتان منفعل

ولی را وفای شما دلفروز

[...]

قطران تبریزی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷۳ - سؤال کردن پیر برهمن از فرامرز

 

یکی مطبخ از آتش و آب و گل

برآورده آن خسرو شیردل

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷۸ - جواب دادن فرامرز

 

ازین در شود نام فردا عمل

چو گشتی ز فردا درآید اجل

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۲۵
sunny dark_mode