گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در مدح قدر طغان خان

 

بخت یار قدر طغان خانست

فتح کار قدر طغان خانست

بخت یار کسی است کز بن گوش

بختیار قدر طغان خانست

صاحب ذوالفقار از آنکه بنام

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در مدح شمس الدین

 

در دل هر که مهر ایمانست

مهر شمس حسام برهانست

آنکه بر ملک و دین جد و پدر

ملک کامران و سلطانست

پادشاهی که حرب لشگر او

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در مدح تاج الدین

 

ای فلک سوخته داده بر کف تاج

هیچ نیکی ز تو نداشته ماج

بخت نیکت چو بچه ماج دهان

در نهاده بآستان تو ماج

دل اعدات در تنوره غم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - در مدح قدر طغان خان

 

پادشاه جهان ز راه رسید

ملک نو شد چو پادشاه رسید

شاه شاهان قدر طغان خاقان

از سفر با کمال و جاه رسید

فتح بر عطف زین ببسته برفت

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۳ - در مدح نظام الدین

 

در ضمیرم بدی هوای امیر

وانکه باشم ثنا سرای وزیر

نشد اندیشه ضمیرم کم

خواجه را یافتم وزیر و امیر

بوزارت نشسته خوشدل و شاد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - فی مدح اشرف الدین

 

ای جهان شرف بتو معمور

یافته از دو پادشا منشور

از خداوند دلدل و قنبر

وز خداوند ناقه و یعفور

پادشاه حسینیان اشرف

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۴ - در مدح نظام الدین محمد

 

بر خود از طبع خود سلام کنم

سنت شاعری قیام کنم

شعر خود را چو کوکب شعری

. . . بر چرخ نیل فام کنم

سخن از کس بعاریت نبرم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵ - در مدح علی بن احمد

 

میر خوبان کشید نامعلوم

حشم زنگ در حوالی روم

گشت پوشیده زان سواد حشم

عدل نوشیروان بظلم سدوم

من بر او عاشقم هنوز چنان

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۲ - در مدح سعدالدین

 

سعد دین مدح خواجه مستو

فی شنیدی و در دل آمد سو

دای آن بر طریق و کردی تح

سین بران وزن شعر و قافیه مو

قوف تا کرد بهر ذکر توخا

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۳ - در مدح وزیر نصیرالدین

 

ای بزرگی که بی نظیری تو

بس خردمند و بس خطیری تو

هست منصور دین ایزد از آن

که بحق مرو را نصیری تو

کبر ایند بندگانت از آنک

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲ - صدر دنیا و دین

 

صدر دنیا و دین که خاک درت

اهل دیز است سرمه حدقه

در عالیت را ملوک زنند

بوسه بر آستانه و طبقه

بست عدل تو ایدی ظلمه

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹ - نور دین

 

نور دین نور عین مهر و وفا

آفریده شده ز لطف خدا

هر که از مهر و از وفا زاید

زو نیاید بعمر جور و جفا

نور دین را هر آینه نکند

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵ - مرغابی چیست

 

چیست مرغابی فراخته بال

سر او را بدو جهت منقار

بر دو منقار او نهاده برنج

جرم ماهی دو هفته دایره وار

تا نپرد در آب مرغابی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۵ - در هجاء خمخانه و مدح نظام الدین

 

خر خمخانه را دو خم شراب

تا بسر بر نهنین است و سراب

میخورد دم دم و نیاساید

خر نه هشیار از آن نه مست و خراب

گاه از اشهب فراخ عنان

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۶ - در هجاء خمخانه و مدح نظام الدین

 

خر بدبخت بد بود در خواب

از معبر چنین رسید جواب

خوابم از بیم بخت بد برمید

تا نبینم خر بد اندر خواب

خر بد کیست خر سر شاعر

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۷ - در هجاء خمخانه و مدح نظام الدین

 

همچو خر سر کنم برای ثواب

از پس آنکه گشت بصره خراب

صد هجای خرانه گفته شده است

صد ریگ گیر رانده خر بخلاب

یک هجا را جواب باز نگفت

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - در هجاء خر خمخانه

 

ای پرستنده زاده سم خر

خر مردم نئی که مردم خر

سر خر برتر از گریبانی

در زنخدان فرو فرودم خر

هست بر من ترا تقدم و نیست

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - در هجو دلداری

 

ای ز جان عزیز بنده اعز

در فکنده است بند تازی بز

از یکی ناگذشته موی سرش

موش . . . نش گذشته از یک گز

ره نیابد ز سوی با صد جهد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - در وصف حال خود گوید

 

منم آن گشته غایب از تن خویش

بی‌خبر از ستیز و از من خویش

از رهی اوفتاده سوی رهی

که ندانم شدن به معدن خویش

کودکان داشتم چو حور و پری

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۹

 

عاشقم بر نجیبک منده

آن اجل غمزه امل خنده

آنکه عاشق کشد بغمزه و ناز

کند از خنده مرده را زنده

آن بت شوخدیده کز رخ اوست

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode