گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵ - در مذمت پوستین خود و حسن طلب برای پوستینی دیگر

 

صاحبا! سرورا! خداوندا!

ای که خلقت چو روی تو نیکوست

طبع تو گلشنی ست کاندر وی

همچو خورشید، صد گل خودروست

مگر از خلق تو صبا به چمن

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - تعریف خانه ی اسلام خان و تاریخ بنای آن

 

در زمان خلافت شه دین

سایه ی کردگار، شاه جهان

ساخت دستور عهد در لاهور

یعنی اسلام خان عالی شان

خانه ای کز صفای آینه اش

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - تاریخ و توصیف بنای اسلام خان

 

ای خجسته بنا، ز رونق تو

چشم بد دور، چشم ایامی

همه روی زمین به سایه ی توست

کز بلندی چو صیت اسلامی

در نظرها ز بس که مرغوبی

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۵ - طلب شراب

 

ای سحاب حدیقه ی احسان

از تو در خوشاب می خواهم

هر گدایی چراغ می طلبد

از تو من آفتاب می خواهم

صبح خورشید در شکم، یعنی

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۷ - در هجو شخصی

 

خواجه بشنو حدیث راست ز من

هست مستوره ای ترا به حرم

که به هرکس رسد، ازو گیرد

همچو آیینه نطفه ای به شکم

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۹ - مذمت امساک شاهان

 

هرچه شاهان عصر ما دیدند

جانب مخزنش روانه کنند

پر عجب نیست گر چو حمامی

آب را نیز در خزانه کنند!

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰ - هر که نخل بلند طبع مرا

 

هر که نخل بلند طبع مرا

دید، از اقتضای طالع پست،

سنگ از بس به شاخسارش زد

استخوان های میوه را بشکست

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۷ - هجو پسر تریاکی

 

چشم بد دور، خواجه را پسری ست

که همه زیرکی و ادراک است

چه عجب گر ضعیف و خرد افتاد

که چو خشخاش، تخم تریاک است

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۸ - هست کارم به مجلسی که درو

 

هست کارم به مجلسی که درو

حرف با لب چو خنده بیگانه ست

چند پاس ادب کسی دارد؟

انجمن نیست این ادبخانه ست!

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۳ - صاحب مال و جاه را ز جهان

 

صاحب مال و جاه را ز جهان

آفتی نیست تا بود زنده

زان که هر جا دعا و تعویذی ست

همه باشد به نام دارنده

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۶ - طلب کلاه

 

شب خرد دید سربرهنه مرا

گفت ای از تو پشت معنی راست

تو که سوگند چرخ بر سر توست

سر برهنه چرایی، این چه اداست

آسمان تاج آفتاب آرد

[...]

سلیم تهرانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۹ - موسم عیش، طفلی و پیری ست

 

موسم عیش، طفلی و پیری ست

که نشاط این دو وقت فیروز است

وقت گلگشت باغ و سیر چمن

اول روز و آخر روز است

سلیم تهرانی
 
 
sunny dark_mode