عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » خصومت دو مرقع پوش
گر بدعوی عزم این میدان کنی
سر دهی بر باد و ترک جان کنی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی توحید » حکایت پیرزنی که کاغذ زری به بوعلی داد
گر سر مویی فراایشان کنی
هر یکی را همچو صد ثعبان کنی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان
خانه و شهر بدن ویران کنی
همچو گل جا در میان جان کنی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۵ - قصه شیخ شقیق بلخی و هارون الرشید، و بیان نمودن ربقه امام معصوم موسی کاظم علیه السلام و منصور حلاج و تمثیل آنکه آشنا بیگانه را راه به آشنائی مینماید و بیگانه آشنا نمیشود
هرچه حق فرموده باشد آن کنی
غیر حق را در جهان ویران کنی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۳ - در حقیقت معنی «لا مُؤَثِّرَ فِي الوُجودِ اِلَّا الله» که صرف توحید است
گه شوی یاجوج وقصد جان کنی
گه تو سدّ باشی ودفع آن کنی
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۶ - فی الحكایة و التمثیل
دست آن داری که جان را جان کنی
درد دل را تا ابد درمان کنی
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقالة العاشر
میتوانی گر مرا درمان کنی
کار جان دردمند آسان کنی
عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳
کی بود کین درد را درمان کنی؟
کی بود کین رنج را آسان کنی؟
کی بسازی چارهٔ بیچارهای؟
بیدلی را کی دوای جان کنی؟
کی برون آیی ز پرده آشکار؟
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۹ - نمودن جبرئیل علیه السّلام خود را به مصطفی صلیالله علیه و سلّم به صورت خویش و از هفتصد پر او چون یک پر ظاهر شد افق را بگرفت و آفتاب محجوب شد با همهٔ شعاعش
آب اگر در روغن جوشان کنی
دیگدان و دیگ را ویران کنی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات
ای که خاک شوره را تو نان کنی
وی که نان مرده را تو جان کنی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۸ - مجرم دانستن ایاز خود را درین شفاعتگری و عذر این جرم خواستن و در آن عذرگویی خود را مجرم دانستن و این شکستگی از شناخت و عظمت شاه خیزد کی أَنا أَعْلَمُکُمْ بِاللَّهِ وَ أَخْشیکُمْ لِللَّهِ وَ قالَ اللهُ تَعالی إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ العُلَماءُ
بازشان وقت سحر پران کنی
تا به شب محبوس این ابدان کنی
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۴ - جواب حق سبحانه و تعالی با حضرت شعیب ع
مرده ای را تحفه ی جانان کنی
لاشه خر را هدیه ی سلطان کنی
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۳ - خواب دیدن ابراهیم ع که اسماعیل را قربان کند
در ره ما بایدش قربان کنی
پیکرش در خاک و خون غلطان کنی
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۸ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اکبر
هین بران تا جا در آن بستان کنی
سیر سرو و سنبل و ریحان کنی
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۷ - در شهادت حربن یزید ریاحی
چون پسندم جای در میدان کنی
تن مشبک از دم پیکان کنی