گنجور

عطار » پندنامه » بخش ۲۱ - در بیان عاقبت اندیشی

 

از بلا تا رسته گردی ای عزیز

باز باید داشتن دست از دو چیز

رو تو دست از نفس و دنیا باز دار

تا بلاها را نباشد با تو کار

ور به حرص و آز گردی مبتلا

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۲ - در بیان چارچیز که صاحب عقل و دانش را ازینها دور باید بود

 

هر که‌را عقل است و دانش ای عزیز

دور باید بودنش از چار چیز

کار خود با ناسزا نکند رها

مردمی نکند به جای ناسزا

عقل داری؛ میل بدکاری مکن

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۳ - در صنعت رستگاری

 

هست بی شک رستگاری در سه چیز

با تو گویم یادگیرش ای عزیز

زان یکی ترسیدنست از ذوالجلال

دوم آمد جستن قوت حلال

سیومین رفتن بود بر راه راست

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۴ - در صفت ذکر الله تعالی

 

باش دایم ای پسر با یاد حق

گر خبر داری ز عدل و داد حق

زنده دار از ذکر صبح و شام را

در تغافل مگذران ایام را

یاد حق آمد غذا این روح را

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۵ - در بیان چار خصلت که مردم را نیکوست

 

بر همه کس نیک باشد چارچیز

با تو گویم یادگیرش ای عزیز

اول آن باشد که باشی دادگر

هم ز عقل خویش باشی باخبر

با شکیبائی تقرب کردنست

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۶ - در صفت اخلاق ذمیمه

 

چارچیز دیگر ای نیکو سرشت

هست از جمله خلایق نیک زشت

زان چهار اول حسد کینی بود

زان گذشتی عجب و خود بینی بود

خشم خود دیگر فروناخوردنست

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۷ - در علامات مدبر

 

چار چیز آمد نشان مُدْبِری

یاد گیرش گر تو روشن خاطری

مدبری باشد به ابله مشورت

هم به جاهل دادن سیم و زرت

هرکه پند دوستان نکند قبول

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۸ - در بیان آنکه حقیر داشتن نباید

 

چار چیز آمد بزرگ و معتبر

می‌نماید خُرد لیکن در نظر

زان، یکی خصم‌ست و دیگر آتش است

باز بیماری کزو دل ناخوش است

چارمین دانش که آراید تو را

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۹ - در بیان چار چیز که چار چیزِ دیگر را می‬‌زاید

 

ای پسر هر کس که دارد چار چیز

چارِ دیگر هم شود موجود نیز

عاقبت رسوایی آید از لجاج

خشم را نکند پشیمانی علاج

بی‌گمان از کبر خیزد دشمنی

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۰ - در چار چیز که کم بقا دارد

 

چار چیز ای خواجه کم دارد بقا

گوش دار ای مؤمن نیکولقا

جور سلطان را بقا کمتر بود

پس عتاب دوستان خوشتر بود

دیگر آن مِهری که باشد از زنان

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۱ - در بیان چار چیز که از چار چیز دیگر تمام باشد

 

چار چیز از چار دیگر شد تمام

چون شنیدی یاد می‌دار ای غلام

دانش مرد از خرد گیرد کمال

از عمل نیّت همی‌یابد جمال

دینت از پرهیز کامل می‌شود

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۲ - در بیان چار چیز که بازگردانیدن آنها محالست

 

چارچیز است آنکه بعد از رفتنش

از محالات است باز آوردنش

چون حدیثی رفت ناگه بر زبان

یا که تیری جست بیرون از کمان

باز چون آری حدیث گفته را؟

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۳ - در صفت چار چیز که از چار چیز دیگر می‌‬آید

 

حاصل آید چار چیز از چار چیز

یاد دار از این نکته از من ای عزیز

خامشی را هر که سازد پیشه‌ای

در جهان نبود ز کس اندیشه‌ای

از سخاوت مرد یابد سروری

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۴ - در بیان حاصل شدن چار چیز از چار چیز

 

چار چیزت بَر دهد از چار چیز

نشنود این نکته جز اهل تمیز

هرکه زو صادر شود این چار کار

بیند آن چار دیگر بی‌اختیار

هر که در پایان کاری ننگرد

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۵ - در بیان چار چیز که آدمی را شکست آرد

 

آدمی را چار چیز آرد شکست

با تو گویم گوش دار ای حق‌پرست

دشمن بسیار و وام بی‌شمار

شغل بی‌حد و عیال بی‌ قطار

وای مسکین که غرق وام شد!

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۶ - در بیان چار چیز که از خطاهاست

 

چارچیز است از خطاها ای پسر

گوش دارش با تو گویم سر بسر

اول از زن داشتن چشم وفا

ساده‌دل را بس خطا باشد خطا

ایمنی از بد خطای دیگرست

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۷ - در بیان چار چیز که از عطاهای خداست

 

چارچیز است از عطاهای کریم

با تو گویم یاد گیرش ای سلیم

فرض حق اول بجای آوردن است

والدین از خویش راضی کردن است

حکم دیگر چیست با شیطان جهاد

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۸ - در بیان چارچیز که عمر را زیاد کند

 

می‌فزاید عمر مرد از چارچیز

این نصیحت بشنو ای جان عزیز

اول آوردن به گوش آوازِ خوَش

وانگهی دیدن جمال ماه‌وَش

سیوم آمد ایمنی بر مال و جان

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۳۹ - در بیان پنج چیز که عمر از او بکاهد

 

عمر مردم را بکاهد پنج چیز

یاددارش چون شنیدی ای عزیز

شد یکی زان پنج در پیری نیاز

پس غریبی وانگهی رنج دراز

هرکه او بر مرده اندازد نظر

[...]

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۰ - در بیان پنج چیز که آبروی را بریزد

 

دور شو از پنج خصلت ای پسر

تا نریزد آب رویت در نظر

اولاً کم گوی با مردم دروغ

زانکه گردی از دروغت بی فروغ

هر که استیزه کند با مهتران

[...]

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode