عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت بادنجان خوردن شیخ خرقانی
چون بخورد آن نیم بادنجان که بود
سر ز فرزندش جدا کردند زود
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت غلامان عمید خراسان و دیوانهٔ ژندهپوش
چون شنید این قصه آن دیوانه زود
اوفتاد اندر سر دیوانه دود
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » پاسخ بایزید به نکیر و منکر
با کسی آسان چو پیوندش نبود
من اگر خوانم خداوندش چه سود
عطار » منطقالطیر » بیان وادی عشق » بیان وادی عشق
عشق اینجا آتشست و عقل دود
عشق کامد در گریزد عقل زود
عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود
قطره است این جمله از دریای بود
بود فرزند نبود آمد چه سود
عطار » منطقالطیر » بیان وادی حیرت » حکایت دختر پادشاه که بر غلامی شیفته شد و تحیر غلام پس از وصل در عالم بیخبری
شور آورد و ندانستش چه بود
بودنی چون بود از آن سوزش چه سود
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » گفتار عاشقی که از بیم قیامت میگریست
طمس کن جسم وز هم بگشای زود
بعد از آن در چشم کش کحل نبود
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » حکایت خطی که برادران یوسف هنگام فروش او دادند
چون نگه کردند آن سی مرغ زود
بیشک این سی مرغ آن سیمرغ بود
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » سخن عاشقی که بر خاکستر حلاج نشست
در نگر تا اول و آخر چه بود
گر به آخر دانی این آخر چه سود
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » فی وصف حاله
هر یکی خود را در آن نوعی که بود
کرد لختی جلوه و بگذشت زود
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » گفتهٔ پاکدینی که سیسال عمر بیخود میگذارد
از وجودم خود نکردم هیچ سود
کانچ کردم وانچ گفتم هیچ بود
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » گفتهٔ پاکدینی که سیسال عمر بیخود میگذارد
چون توانستم ندانستم ، چه سود
چون بدانستم، توانستم نبود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
ای منزّه از همه بود ونبود
وی مبرّا از همه گفت و شنود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶ - حدیثی منقول از شیخ نجم الدین کبری خوارزمی
نی همی گوید که داغم داشت سود
آن ز دست دوست مرهم مینمود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۰ - در بیان مذهب و سلسلۀ پیر خود فرماید
گوی معنی را کسی خواهد ربود
کوجمال خویش را خواهد نمود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۵ - در سوخت و کشتن اهل خلاف درویشی را بجهة ذکر حدیث الولایة افضل من النبوة
گفت استر را برون آرید زود
تا برم او را به پیش شاه خود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۷ - نقل سخنی از شیخ عبدالله خفیف شیرازی معروف بشیخ کبیر
لیک امر ایزدی این روز بود
لازم آمد بر من این فرمان شنود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۷ - نقل سخنی از شیخ عبدالله خفیف شیرازی معروف بشیخ کبیر
نیمهٔ آن را حسن برداشت زود
نیمهٔ دیگر حسین آمد ربود