مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲ - عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی مینمود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳ - ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه اله و در خواب دیدن او ولیی را
درمیان گریه خوابش در ربود
دید در خواب او که پیری رو نمود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند
رنجش از صفرا و از سودا نبود
بوی هر هیزم پدید آید ز دود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
آن حکیمِ خارچینْ استاد بود
دست میزد جابجا میآزمود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
گفت دانستم که رنجت چیست، زود
در خلاصت سِحرها خواهم نمود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان
خواجه روزی سوی خانه رفته بود
بر دکان طوطی نگهبانی نمود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲ - داستان آن پادشاه جهود کی نصرانیان را میکشت از بهر تعصب
شیشه یک بود و به چشمش دو نمود
چون شکست او شیشه را، دیگر نبود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را
شمهای زین حال عارف وا نمود
عقل را هم خواب حسی در ربود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶ - متابعت نصاری وزیر را
یار با او غار با او در سرود
مهر بر چشمست و بر گوشت چه سود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر
عورتی را زهره کردن مسخ بود
خاک و گل گشتن نه مسخست ای عنود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۹ - اعتراض مریدان در خلوت وزیر
ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو ناگفتهٔ ما میشنود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۴ - منازعت امرا در ولی عهدی
از بغل او نیز طوماری نمود
تا برآمد هر دو را خشم جهود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۴ - منازعت امرا در ولی عهدی
نامبارک خندهٔ آن لاله بود
کز دهان او سیاهی دل نمود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود
یک شه دیگر ز نسل آن جهود
در هلاک قوم عیسی رو نمود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۶ - حکایت پادشاه جهود دیگر کی در هلاک دین عیسی سعی نمود
نور روزن گرد خانه میدود
زانک خور برجی به برجی میرود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۷ - آتش کردن پادشاه جهود و بت نهادن پهلوی آتش کی هر که این بت را سجود کند از آتش برست
سنگ و آهن زآب کی ساکن شود
آدمی با این دو کی ایمن بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۸ - به سخن آمدن طفل درمیان آتش و تحریض کردن خلق را در افتادن بآتش
یک زنی با طفل آورد آن جهود
پیش آن بت، آتش اندر شعله بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۹ - کژ ماندن دهان آن مرد کی نام محمّد را صلیالله علیه و سلّم بتسخر خواند
هر کجا آب روان سبزه بود
هر کجا اشکی روان رحمت شود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش
این عجایب دید آن شاه جهود
جز که طنز و جز که انکارش نبود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۱ - طنز و انکار کردن پادشاه جهود و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش
یا مگر آن قابل جنسی بود
چون بدو پیوست جنس او شود