عطار » وصلت نامه » بخش ۲۶ - الحکایت و الرموز و شرح حال آن جوان که عزم کعبه کرد
اندرآ درکشتی و بنشین بخند
تا ببینی آن طرف لبها چو قند
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۶ - الحکایت و الرموز و شرح حال آن جوان که عزم کعبه کرد
در طلسم کشتی آن دیو نژند
سالکان را کرد هر دم پای بند
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۷ - آمدن قمری نزد بلبل و غمازی او از گل
زآنکه میآیند مردم میروند
هر یکی رنگی و بوئی میبرند
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۶ - آوردن باد صبا بلبل را به نزد گل و وصال ایشان با هم
چون جمال گل بدید آن مستمند
از زبان خویشتن برداشت بند
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۲۰ - نالیدن بلبل در فراق گل
زهد و تقوی و ورع را کار بند
رندی و می خوارگی تا چند چند
عطار » پندنامه » بخش ۱۶ - در صفت ریاضت نفس و ترک دنیا
گر همی خواهی که گردی سر بلند
ای پسر بر خود در راحت ببند
عطار » پندنامه » بخش ۲۲ - در بیان چارچیز که صاحب عقل و دانش را ازینها دور باید بود
هرچه باشد در شریعت ناپسند
گرد او هرگز مگرد ای هوشمند
عطار » پندنامه » بخش ۷۷ - در بیان فقر و صحبت درویشان
گرسنه باشد ز سیری دم زند
دوستی با دشمنان خود کند
عطار » پندنامه » بخش ۷۸ - در بیان انتباه از غفلت
جای گریه است این جهان دروی مخند
چشم عبرت برگشای و لب به بند
عطار » اشترنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
عقل آنجا چون نظر بر دل فکند
عشق پیدا شد ز جان دردمند
عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پردهبازی او
چرخ کرده صورت تو بند بند
بازمانده در چنین جای گزند
عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پردهبازی او
تو چه دانی ای غرورت کرده بند
بر بروت خویشتن چندین مخند
عطار » اشترنامه » بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام
خوار و سرگردان شدند و مستمند
ناگهان نزدیکشان آمد گزند
عطار » اشترنامه » بخش ۱۱ - حكایت مرد كر و قافله
بازماندی دست و پابسته به بند
بازماندی اندرین راه گزند
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
زار و حیران ناتوان و مستمند
بازمانده دل نزار و تن به بند
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
کیست تا نه دم ز حکمت میزند
کیست تا نه رأی حکمت میکند
سراج قمری » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳
مرگ به زین زندگی، کاین زندگی
هر دمی در محنتی میافکند
این یکی از فاقه تیری میخورد
وان دگر در ملک تیغی میزند
آن، ز بهر نان زمین را میدَرَد
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷ - خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک
برجهد، وان خار محکمتر زند
عاقلی باید که خاری برکند