گنجور

عطار » اشترنامه » بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام

 

در خطاب آمد که دریاب آدمی

تا ابد چشم و چراغ عالمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام

 

بر سر هر ناخنی دیدآدمی

بود پیدا هر یکی را عالمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام

 

از ره شرع رسول هاشمی

کرد ایشان را بباید همدمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۰ - آغاز كتاب اشترنامه

 

گردرین راه اندر آیی یکدمی

حیرت جان سوز بینی عالمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۷ - حكایت

 

گر تو اندر چشمه درجویی همی

رنج باید برد از بیش و کمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

جوهر عشقت نظر کن یک دمی

گرد آن استاده بینی عالمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش

 

آن خیال آنجا که تو دیدی همی

آن خیال از نقل آمد یک دمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش

 

هر که خواهد از وصال ما دمی

حیرت جان سوز بیند عالمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

زهره آنم کجاباشدهمی

تابگویم پردهٔ درجان دمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

گر نبودی معرفت آدم همی

کی فتادی در مقام خرمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام

 

زنگ شرک از دل بکن خالی همی

اندرین آئینه بنگر یک دمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم

 

بازجای خود شدی جوهر همی

روشنی دادی در آنجا عالمی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

گفت آن هاتف تو خود دیدی همی

کی کجا یابی وصالم یک دمی

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
sunny dark_mode