انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۲۵ - در مطایبه
تا نشست خواجه در گلشن بود
شاید ار ایمن نباشد از اجل
او جعل را ماند از صورت مدام
وانگهی حال جعل بین در مثل
کز نسیم گل بمیرد در زمان
[...]
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۱ - غزل
ای پر آتش داشته پیوسته دل
هر شکایت کان ز ما داری بهل
بار عشق روی ما برجان منه
تا نگردی در غم هجران خجل
چشم راهی میکشم زوتر بیا
[...]
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
چون نبود از انبیاء و از رسل
هیچ کس یک جزویی از کل کل
عطار » منطقالطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص
هرک بود از انبیا و از رسل
جمله با دین تو آیند از سبل
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت زاهدی خودپسند که از مردهای احتراز جست
جسم تو جزوست و جانت کل کل
خویش را عاجز مکن در عین ذل
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت غافلی که عود میسوخت
محو گردد صورت آفاق کل
عزها کلی بدل گردد به ذل
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مرگ ققنس
تا بدانی تو که از چنگ اجل
کس نخواهد برد جان چند از حیل
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت خسروی که به استقبالش شهر را آراسته بودند و او فقط به آرایش زندانیان توجه کرد
اهل زندان را نبود از جزو و کل
هیچ چیزی نیز الا بند و غل
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتگوی شیخ غوری با سنجر
شیخ غوری، آن به کلی گشته کل
رفت با دیوانگان در زیر پل
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » سخن دیوانهای دربارهٔ عالم
چون سراین حقه برگیرد اجل
هر که پر دارد بپرد تا ازل
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » سخن عاشقی که بر خاکستر حلاج نشست
بعد از آنش محو کرده محو کل
زان همه عزت درافکنده بذل
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » سخن عاشقی که بر خاکستر حلاج نشست
بعد از آن او را بقایی داده کل
عین عزت کرده بر وی عین ذل
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶ - حدیثی منقول از شیخ نجم الدین کبری خوارزمی
هست عارف نور سلطان ازل
گر نمیبینی مکن بامن جدل
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶ - حدیثی منقول از شیخ نجم الدین کبری خوارزمی
نی همی گوید که ای نور ازل
چندگردی گرد هر در چون جعل