شیخ غوری، آن به کلی گشته کل
رفت با دیوانگان در زیر پل
از قضا میرفت سنجر با شکوه
گفت زیر پل چه قومند این گروه
شیخ گفتش بی سر و بی پا همه
از دو بیرون نیست جان ما همه
گر تو ما را دوست داری بر دوام
زود از دنیا برآریمت مدام
ور تو ما را دشمنی نه دوست دار
زود از دینت برآریم اینت کار
دوستی و دشمنی ما را ببین
پای درنه خویش را رسوا ببین
گر بزیر پل درآیی یک نفس
وارهی زین طم طراق و زین هوس
سنجرش گفتا نیم مرد شما
حب و بغضم نیست درخورد شما
نه شما را دوستم نه دشمنم
رفتم اینک تا نسوزد خرمنم
از شما هم فخر و هم عاریم نیست
با بدو نیک شما کاریم نیست
همت آمد همچو مرغی تیز پر
هر زمان در سیر خود سر تیزتر
گر بپرد جز ببینش کی بود
در درون آفرینش کی بود
سیر او ز آفاق گیتی برترست
کو ز هشیاری و مستی برترست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شیخ غوری به دیوانگان زیر پل اشاره میکند و با سنجر، یکی از شخصیتهای مهم آن زمان، گفتوگو میکند. سنجر از او در مورد این گروه میپرسد و شیخ بیان میکند که آنها بیسر و پا هستند و جانشان از دو چیز جدا نیست: دوستی و دشمنی. او معتقد است که اگر سنجر دوستشان دارد، باید آنها را از دنیا برآورد و اگر دشمنند، باید از دینشان خارج شوند. سنجر پاسخ میدهد که نه دوست و نه دشمن آنهاست و نمیخواهد درگیر مشکلاتشان شود. او میگوید که همت و تلاش او مانند پرندهای تیزپر است که در جستجوی هدف خود است و به چیزهای بیارزش نمیپردازد. این اشعار در نهایت تأکید بر اهمیت هشیاری و پرهیز از تعلقات سطحی و دنیوی دارد.
هوش مصنوعی: شیخ غوری به طور کامل تغییر کرده و به همراه دیوانگان در زیر پل رفته است.
هوش مصنوعی: سنجر، با شکوه و جلال خود، به طور اتفاقی از زیر پل عبور میکند و به گروهی که در آنجا هستند، اشاره میکند و میپرسد که این قوم چه کسانی هستند.
هوش مصنوعی: شیخ به او گفت: بدون سر و پا، همه چیز از دو طرف خارج نیست. جان ما هم همه از این است.
هوش مصنوعی: اگر به ما علاقهمندی، بهتر است که هرچه زودتر ما را از این دنیا دور کنی تا همیشه در کنار هم باشیم.
هوش مصنوعی: اگر تو با ما دشمنی کنی و دوست نداشته باشی، به سرعت از دینت خارج خواهیم شد؛ این رفتار تو نتیجهاش همین است.
هوش مصنوعی: ما را در دوستی و دشمنیامان ببین و پای خود را در غم و رنج ما رسوا ببین.
هوش مصنوعی: اگر به زیر پل بیایی و یک لحظه از این هیاهو و آرزوهای دنیا رها شوی، آرامش را پیدا خواهی کرد.
هوش مصنوعی: سنجر به او گفت: تو نیمه مردی که عشق و نفرتت برای تو مناسب نیست.
هوش مصنوعی: من نه به دوستی شما دل بستهام و نه دشمنی با شما دارم، اکنون میروم تا از خراب شدن زندگیام جلوگیری کنم.
هوش مصنوعی: ما نه به شما افتخار میکنیم و نه از شما شرمندهایم، زیرا ما با خوبیهای شما سر و کار نداریم.
هوش مصنوعی: عزم و اراده مثل پرندهای تندپرواز است که هر لحظه در حرکت و پرواز خود، در جستجوی هدفی بالاتر و سریعتر است.
هوش مصنوعی: اگر از همه چیز بگذری، دیگر چه کسی از آفرینش باقی مانده است؟
هوش مصنوعی: سفر و گشت و گذار او به دور دنیا بالاتر و فراتر از آن است، زیرا او از حالت هوشیاری و مستی فراتر رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.