گنجور

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۲ - معراج رسول اکرم(ص)

 

هر دو در ذاتند با اسم تو جفت

اسمشان را با تو می بایست گفت

عمان سامانی
 

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۸ - تمثیل دوم

 

بوحنیفه این حکایت چون شنفت

گفت استر می خریدم راست گفت

عمان سامانی
 

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۹ - تمثیل سوم

 

صورتش در سوره همچون گل شکفت

تا سماعش بر سما شد روی گفت

عمان سامانی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۱ - طبل الرحیل

 

این سخن با دوستان خود بگفت

دیده را بر هم نهاد و خوش بخفت

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - حکایت سلطان سنجر سلجوقی

 

بر رخ بابش تبسم کرد و گفت

با زبان حال آن با غصه جفت

صامت بروجردی
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۶ - در بیان اینکه خودی از سؤال ضعیف می‌گردد

 

آنکه خاشاک بتان از کعبه رُفت

مرد کاسب را «حبیب الله» گفت

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲ - مناجات

 

ای ترا تیری که ما را سینه سفت

حرف «ادعونی» که گفت و با که گفت؟

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲۴ - ارض ملک خداست

 

حق زمین را جز متاع ما نگفت

این متاع بی بها مفت است مفت

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۱ - سیاسیات حاضره

 

گرچه دانا حال دل با کس نگفت

از تو درد خویش نتوانم نهفت

اقبال لاهوری
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۷ - مدح و قدح

 

آمد و بنشست با مندیل زفت

تیره‌روی‌وگنده همچون خیک نفت

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۷ - مدح و قدح

 

شیخ دُر معرفت را نیک سفت

لیک آن خرمهره‌ حرف‌ مفت گفت

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۷ - مدح و قدح

 

نانجیب موذی گردن کلفت

تابه کی گویی‌به‌محضرحرف‌مفت

ملک‌الشعرا بهار
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - جان و تن

 

از نظر باز حسودش می‌نهفت

سرخی اش میدید و چون گل میشکفت

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - نا اهل

 

گلبنی کاندر بیابانی شکفت

یاوه‌ای گر خار بر روی گفت، گفت

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » منظومه‌ها » راز شب

 

غنچهٔ خاموش او چون گل شکفت

بر من از حیرت نگاهی کرد و گفت

رهی معیری
 

رهی معیری » منظومه‌ها » راز شب

 

لاجرم فردا از آن راز نهفت

قصه‌گویان قصه‌ها خواهند گفت

رهی معیری
 
 
۱
۲۳
۲۴
۲۵
sunny dark_mode