مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱۶ - رفتن این شیخ در خانهٔ امیری بهر کدیه روزی چهار بار به زنبیل به اشارت غیب و عتاب کردن امیر او را بدان وقاحت و عذر گفتن او امیر را
حرمت و آب گدایان برده‌ای
این چه عباسی زشت آورده‌ای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۳۵ - و هم‌چنین قد جف القلم یعنی جف القلم و کتب لا یستوی الطاعة والمعصیة لا یستوی الامانة و السرقة جف القلم ان لا یستوی الشکر و الکفران جف القلم ان الله لا یضیع اجر المحسنین
تو که پنجه سال خدمت کرده‌ای
کی چنین صدقی به دست آورده‌ای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۳۸ - پرسیدن پادشاه قاصدا ایاز را کی چندین غم و شادی با چارق و پوستین کی جمادست می‌گویی تا ایاز را در سخن آورد
آن چنان که مادری دل‌برده‌ای
پیش گور بچهٔ نومرده‌ای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۰ - فاش کردن آن کنیزک آن راز را با خلیفه از زخم شمشیر و اکراه خلیفه کی راست گو سبب این خنده را و گر نه بکشمت
هر غمی کز وی تو دل‌آزرده‌ای
از خمار می بود کان خورده‌ای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۸ - مجرم دانستن ایاز خود را درین شفاعت‌گری و عذر این جرم خواستن و در آن عذرگویی خود را مجرم دانستن و این شکستگی از شناخت و عظمت شاه خیزد کی أَنا أَعْلَمُکُمْ بِاللَّهِ وَ أَخْشیکُمْ لِللَّهِ وَ قالَ اللهُ تَعالی إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ العُلَماءُ
زانک از نقشم چو بیرون برده‌ای
آن شفاعت هم تو خود را کرده‌ای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۲ - تفسیر قوله علیه‌السلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما
جان بسی کندی و اندر پرده‌ای
زانک مردن اصل بد ناورده‌ای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۱۳ - ذکر آن پادشاه که آن دانشمند را به اکراه در مجلس آورد و بنشاند ساقی شراب بر دانشمند عرضه کرد ساغر پیش او داشت رو بگردانید و ترشی و تندی آغاز کرد شاه ساقی را گفت کی هین در طبعش آر ساقی چندی بر سرش کوفت و شرابش در خورد داد الی آخره
دیگران را بس به طبع آورده‌ای
در صبوری چست و راغب کرده‌ای
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۳۲ - حکایت استاد و شاگرد
پیری،اما عمر ضایع کرده ای
ای حرامت باد هر چه خورده ای
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۱ - آغاز
ای به پیشت حسن خوبان پرده‌ای
تو به پرده روی پنهان کرده‌ای
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۶ - حکایت آن شاعر که دعوی مداحی شاه کرد و نامه ای مختصر به نام شاه پیش آورد
نی به ملک و عدل وصفم کرده ای
نی حدیث تخت و تاج آورده ای
شیخ بهایی » نان و پنیر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
تو چه از حکمت به دست آورده‌ای
حاش لله، ار تصور کرده‌ای
شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول
گفت شخصی: خوب ورد آورده ای
لیک سوراخ دعا گم کرده ای
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹
گر نه از این چشمه جامی خورده‌ای
زنده باشی حاش‌لله مرده‌ای
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰
تو ز دل توبه به این خوش کرده‌ای
کز گناهی احتراز آورده‌ای
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶۶ - جواب دادن زن مرد را
چون زنان چون باز پشت پرده ای
از توکل آیه ای بر کرده ای
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۹ - امیر معزول که شغل ابریق داری مبرز پیش گرفت
دست و پای خود چرا گم کرده ای
تو مگر تاتوله یا می خورده ای
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۵۹ - مناجات با قاضی الحاجات
آسمان اندر حریمش پرده ای
آفتاب از خوان او یک گرده ای
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۷۶ - سوزانیدن زنان هندوان خود را با شوهران
هندویی از بهر هندو مرده ای
بگذرد از جان نیم افسرده ای
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۷۷ - آرزوی کسی که سؤالی بکند از مردگان
اره ها و تیشه ها بس خورده ای
در میان آب و آتش برده ای
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۵ - رجوع به حکایت گدای عاشق
آبروی هر گدایی برده ای
شصت عباس اندر انبان کرده ای