فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۵
ز یزدان بترس و ز من دور باش
به هر کار چون من تو رنجور باش
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۸
که از من ز چین و ختن دور باش
ز بد کردن خویش رنجور باش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۸ - دیدن فرامرز،دخمه هوشنگ شاه
ز آز و ز بی مایگان دور باش
گر آزاده ای یار و دست گیر باش
عینالقضات همدانی » لوایح » فصل ۹۶
تو گدائی دور باش از پادشاه
ورنه بر جان تو آید دور باش
گر وصال شاه میداری طمع
از وصال خویشتن مهجور باش
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۷ - احوال سقراط با اسکندر
چگونه شوم بر دری نور باش؟
که باشد بر او این همه دور باش
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۴ - مقالت سوم در حوادث عالم
رنج مشو راحتِ رنجور باش
ساعتی از محتشمی دور باش
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۶ - مقالت نوزدهم در استقبال آخرت
اینهمه چون سایه، تو چون نور باش
گر همه داری ز همه دور باش
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹
غیرت آمد بر دلم زد دور باش
یعنی ای نااهل ازین در دور باش
تو گدایی دور شو از پادشاه
ورنه بر جان تو آید دور باش
گر وصال شاه میداری طمع
[...]
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
در حقیقت رو ز عادت دور باش
نی ز ابلیسی بخود مغرور باش
عطار » پندنامه » بخش ۷۲ - در فواید صحبت صالحان و اجتناب اهل ظلم
حق طلب وز کار باطل دور باش
در سخا و مردمی مشهور باش
عطار » پندنامه » بخش ۷۳ - در بیان آن کس که دوستی را نشاید
ای پسر از سودخواران دور باش
خصم ایشان شد خدای نور پاش
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
یک دمی از آتش تن دور باش
بعد از آن اندر میان نور باش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۴ - رد کردن معشوقه عذر عاشق را و تلبیس او را در روی او مالیدن
که هلا پیش سلیمان مور باش
تا بنشکافد ترا این دورباش
حکیم نزاری » ادبنامه » باب چهارم - در راستی و امانت داری » بخش ۱
بکوش، ار شود کار مشکور باش
و گرنه به تقدیر معذور باش
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۳
عشق سرمست است و دارد دور باش
عقل را گوید از این در دور باش
تندرست است آنکه دارد درد عشق
ور بود بی درد گو رنجور باش
عشق او داری ز عالم غم مخور
[...]