گنجور

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱

 

سیامک بُدش نام و فرخنده بود

کیومرث را دل بدو زنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۴

 

فرانک بدش نام و فرخنده بود

به مهر فریدون دل آگنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۶

 

ورا پنج ترک پرستنده بود

پرستنده و مهربان بنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۲

 

همه پیکرش گوهر آگنده بود

میان گهر نقشها کنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲

 

نشان فریدون بدو زنده بود

زمین نعل اسپ ورا بنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۷

 

جز این نیز کاین خود پرستنده بود

دل از تاج وز تخت برکنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۴

 

که بر پیش کاوس کی بنده بود

ز کیخسرو اندر جهان زنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۰

 

نیای تو ما را پرستنده بود

پدر پیش شاهان ما بنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۷ - داستان طلخند و گو

 

شنیدی که جمهور تا زنده بود

برادر ورا چون یکی بنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵

 

ندانی که آرش ورا بنده بود

بفرمان و رایش سرافکنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۵

 

بترسید شیروی و ترسنده بود

که در چنگ ایشان یکی بنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۴

 

همه شهر ایران ورا بنده بود

اگر خویش بد ار پراگنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۷

 

زمین سم اسب ورا بنده بود

برایش فلک نیز پوینده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲

 

برادر به من نیز ماننده بود

جوان بود و همسال و فرخنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۲

 

ز گودرزیان هشت تن زنده بود

بران رزمگه دیگر افگنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۲

 

ستون سپه بود تا زنده بود

به مهر سپه جانش آگنده بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۸

 

از ایرانیان هرکه افگنده بود

اگر کشته بودند گر زنده بود

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱ - در مردانگی گرشاسب گوید

 

سپهدار گرشاسب تا زنده بود

نه کردش زبون کس ، نه افکنده بود

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۸ - رفتن گرشاسب به شام

 

همه راهش از دل پرستنده بود

به هرکارش از پیش چون بنده بود

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۴