×
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۵
یا رب آن آهوی مشکین به خُتَن باز رسان
وان سهی سروِ خرامان به چمن باز رسان
دل آزردهٔ ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جانِ ز تن رفته به تن باز رسان
ماه و خورشید به منزل چو به امرِ تو رسند
[...]
۷ بیت
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲
یا رب آن عمر ز من رفته به من بازرسان
آن گرانمایه درم را به عدن بازرسان
نه دل اندربر من باشد ونه دلبر من
دلبرم را به بر ودل بر من بازرسان
تا که گل شد زچمن روی چمن گشت چومن
[...]
۸ بیت
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴ - یوسف گم گشته
یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان
تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان
ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف
این زمان یوسف من نیز به من بازرسان
رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند
[...]
۸ بیت