یا رب آن عمر ز من رفته به من بازرسان
آن گرانمایه درم را به عدن بازرسان
نه دل اندربر من باشد ونه دلبر من
دلبرم را به بر ودل بر من بازرسان
تا که گل شد زچمن روی چمن گشت چومن
صوت بلبل به گل وگل به چمن بازرسان
روز وشبناله کشددل به برم چون ناقوس
بت کافر دل ما را به شمن بازرسان
عهدکردم که کنم جان به نثار قدمش
به منش تا رمقی هست به من بازرسان
نشکنم عهد به زلفش قسم انشاء الله
یا ربم زود به آن عهد شکن بازرسان
گشت چون نافه دل تنگ من از غم پرخون
آهوی وحشی ما را به ختن بازرسان
بکن از وصل رخ یار بلنداقبالم
آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان longing و دلتنگی شاعر برای معشوق میپردازد. او از خداوند میخواهد که عمر رفتهاش را به او بازگرداند و دلبرش را به او برساند. شاعر در میانه غم و تنهایی، به یاد دلبر و زیباییهای زندگی میافتد و از درد دل خود میگوید. او عهد میکند که برای معشوقش جانش را فدای او کند و از او میخواهد تا او را به وصال محبوبش برساند. این شعر بر احساسات عمیق و اشتیاق برای عشق تأکید میکند و ناشی از دردی است که ناشی از جدایی و دوری از محبوب است.
هوش مصنوعی: ای خدا، عمر گرانبها و گذشتهام را به من برگردان تا بتوانم آن ارزشمندترین درهم را که در بهشت است، دوباره ببینم.
هوش مصنوعی: نه دل من در کنار من است و نه معشوقهام در کنار من. معشوقهام را در آغوش دارم، اما دل من در کنارش نیست و آن را به دقت بررسی میکنم.
هوش مصنوعی: زمانی که گل از چمن رویید، چمن به سمت گل حرکت کرد و صدای بلبل به گل رسید و گل به چمن پیام داد.
هوش مصنوعی: روز و شب دل من به یاد تو بیتاب و restless است، مانند ناقوسی که صدایش به گوش همه میرسد و دل ما را مشغول میکند.
هوش مصنوعی: من عهد کردهام که جانم را فدای قدمهای او کنم، و تا زمانی که از انرژی و قوتی در من باقی است، با او همراهی کنم.
هوش مصنوعی: نمیشکنم پیمانم را به موهایش قسم، انشاءالله. خداوندا، زودتر مرا به آن عهدشکن برسان.
هوش مصنوعی: وقتی دل ناراحت من مانند گیسوی پریشان میشود و از غم پر میشود، آهوی وحشی ما را به سرزمین ختن میفرستد تا از حال ما باخبر شوند.
هوش مصنوعی: از وصال چهره ی محبوبم آسایش و خوشبختی فراهم کن، که آن یار دوررفته ما را به سرزمین خویش بازگرداند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان
دل آزرده ما را به نسیمی بنواز
یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند
[...]
یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان
تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان
ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف
این زمان یوسف من نیز به من بازرسان
رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.