گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

شهنشه در زمان از راه برگشت

به راه اندر تو گفتی پرّور گشت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس

 

جهان با او ز راه مهر برگشت

سراسر حالهای او دگر گشت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس

 

گناه او کرد و بر ما کینه ور گشت

چنین باشد کسی کز داد برگشت

فخرالدین اسعد گرگانی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸

 

تا پرده روی ماه من عنبر گشت

آن دل که بر او فتنه شدی زو برگشت

اکنون که بنزد هرکسی کمتر گشت

بر من ز جهان و جان گرامی تر گشت

قطران تبریزی
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۰) حکایت آن مرد که عروس خود را بکر نیافت

 

بگفت این وز خجلت بیخبر گشت

سیه شد روزش و حالش دگر گشت

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۸) حکایت ابراهیم ادهم با خضر علیه السلام

 

چو ابراهیم این بشنید در گشت

چو گوئی زین سخن زیر و زبر گشت

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

بآخر چشم زخمی کارگر گشت

سرش از زخم تیغی سخت درگشت

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

کسی کز زخم خذلان کینه‌ور گشت

اگر برگشت از قهر تو درگشت

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش نوزدهم » بخش ۹ - الحکایه و التمثیل

 

چو بسیاری به گِرد بیضه درگشت

عجایب حیله‌ای بر ساخت برگشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

میان خاک و خون چندان بسر گشت

که از پای و سر خود بیخبر گشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

وجودش از دو عالم بیخبر گشت

ز دو عالم برون جای دگر گشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

گل اندر پرده زان پرده بسر گشت

دو چشم پرده دارش پرده درگشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز

 

همه شب در میان خون بسر گشت

بهر دم بند عشقش سختتر گشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

ازان مجلس چو دوری چند برگشت

فلک در دور ازان خوشی بسر گشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

ز بس کان ماه گرد بام و در گشت

همه شب مرغ و ماهی زو به‌سر گشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

چو لختی در میان خون به‌سر گشت

بران سرگشته حالی حال برگشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

چنان خوش گشت و شیرین گشت و ترگشت

که چون پر مغز حلوای شکر گشت

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

ز درّ اشک او پروین بسر گشت

بنات النعش نیز از رشک برگشت

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - و قال ایضآ یمدح الصّدر المعظّم فخر الدّین

 

مپرس کز تو چگونه شکسته دل برگشت

مه چهارده چون بارخت برابر گشت

ز شرم روی تو سر در جهان نهاد چنان

که تا قیامت خواهد بعالم اندر گشت

پدید شد ز هلال استخوان پهلوی او

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۲
۳