گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۴

 

برو با فرامرز و یکتاه باش

به جان و دل او را نکوخواه باش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۳

 

بدان ای سپهدار و آگاه باش

به هر کار با بخت همراه باش

فردوسی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مدح شاه ابوالخلیل جعفر

 

تا بود شاهی و شادی شاد باش و شاه باش

با سعادت یار باش و با ظفر همراه باش

از تنت چشم بدو دست بدان کوتاه باد

شاد با عمر دراز و با غم کوتاه باش

هیچ مخلوقی زر از روزگار آگاه نیست

[...]

قطران تبریزی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۰ - مقالت ششم در اعتبار موجودات

 

گاه چو شب نعلِ سحرگاه باش

گه چو سحر زخمه‌گه آه باش

نظامی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

مصطفی گفته است با الله باش

مرتضی گفته است زو آگاه باش

عطار
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱۴ - حکایت

 

دایماً با جست و جو همراه باش

همره دل زندۀ درگاه باش

اسیری لاهیجی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۳

 

سر تا به پا چو شمع همه اشک و آه باش

در راه عشق پا چو نهی، سر به راه باش

آسودگی ز گلشن فقر و فنا گلی ست

نام گدا به خویش نه و پادشاه باش

بیهوده نیست چهچه بلبل درین چمن

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۶۲

 

از زمین دامن بیفشان همسفر با ماه باش

خانه را زیر و زبرکن آسمان خرگاه باش

شبنم بی دست و پا شد همسفر باآفتاب

چون بلند افتاد همت، دست گو کوتاه باش

با سبکروحان گرانجان بودن از انصاف نیست

[...]

صائب تبریزی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۵

 

تسخیر ملک فقر کن و، پادشاه باش

از دستبرد لشکر غم، در پناه باش!

تا چند مرده هوس خواب غفلتی

برخیز زنده نفس صبحگاه باش

پیشت رهیست سخت و، تو در جامه خواب نرم

[...]

واعظ قزوینی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۹ - امیر معزول که شغل ابریق داری مبرز پیش گرفت

 

رو به شهر خویش آنجا شاه باش

صاحب تاج و نگین و گاه باش

ملا احمد نراقی
 

محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۳ - در منقبت شاه سریر ولایت حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام

 

ای دل به یمن سلطنت فقر، شاه باش

بی پا و سرپناه سریر و کلاه باش

با نیستی بساز و غم بیش و کم مخور

بر بیش و کم هر آن چه بود پادشاه باش

تا کی سپید جامه توان بود و دل سیاه؟

[...]

محیط قمی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۱ - بدنیا آمدن کورش

 

بکورش بگفتد تو شاه باش

باین جمع ما در خورگاه باش

افسرالملوک عاملی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۸ - تضمین غزل خواجه حافظ علیه‌الرحمه

 

نی در خیال مال و نه در فکر جاه باش

نی در پی تدارک تخت و کلاه باش

رو بنده علی شه ایمان پناه باش

ایدل غلام شاه جهان باش و شاه باش

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode