گنجور

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵ - تتبع مولانا کاهی

 

نقد جان در میکده آرند قوت جان برند

جانفشان آنجا قدم نه کانچه آرند آن برند

چون روم در میکده با خرقه زهد و ورع

دیگرم زانجا بصد دیوانگی عریان برند

این چنین کز تیرباران بلا گشتم هلاک

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱

 

کی اهل دل به کام خود از دوستان برند

تا کارشان به جان نرسد کی ز جان برند

از ما برید یار به اندک حکایتی

چندان نبود این که ز هم دوستان برند

شد گرم تا شنید ز ما سوز دل چو شمع

[...]

وحشی بافقی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۰ - مناجات

 

که عصیان به کوی کریمان برند

گنه هدیه آرند و غفران برند

حزین لاهیجی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفحه غرب

 

اگر اقتدار است، آنان برند

وگر افتخار است، ایشان برند

میرزاده عشقی