اگر چه راه ناپدرام باشد

بپدرامد چو خوش فرجام باشد

چو ایمان تو بی اسلام باشد

حقیقت دان که کارت خام باشد

هر آنکس را که دنیا دام باشد

شیاطین جملگی بر بام باشد

خراباتی که دُرد آشام باشد

به از زاهد که کَالْاَنْعام باشد

کسی کز عشق درد آشام باشد

اگر پخته نباشد خام باشد

روزی که از لب تو بر ما سلام باشد

شادی قرار گیرد، عشرت مدام باشد

گر جان من بخواهی، کردم حلال بر تو

چیزی که دوست خواهد، بر ما حرام باشد

گفتی که: در فراقم زحمت کشیده‌ای تو

[...]

ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد

سودای باده پختن، سودای خام باشد

از جام باده حاصل، یک ساعت است مستی

وز شکر لب او، سکری مدام باشد

با قد تو صنوبر، در چشم ما نیاید

[...]

به غربت هر که بی آرام باشد

به از جایش که دشمنکام باشد

چنان هجری که وصل انجام باشد

بود خوش گرچه خون آشام باشد

الهی تا جهان را نام باشد

به هر آینده‌اش یک عام باشد

وجود منبسط کو عام باشد

بر اعیانش بعین اتمام باشد