روزی که از لب تو بر ما سلام باشد
شادی قرار گیرد، عشرت مدام باشد
گر جان من بخواهی، کردم حلال بر تو
چیزی که دوست خواهد، بر ما حرام باشد
گفتی که: در فراقم زحمت کشیدهای تو
مردم هزار نوبت، زحمت کدام باشد؟
در هر دو هفته بینم روی ترا، ولیکن
آن دم که بینم او را، ماهی تمام باشد
احوال قید چون من سرگشتهای چه داند؟
جز بیدلی که او را پایی به دام باشد
گویی که: من ببینم روزی به دیدهٔ خود
کان رفته باز گردد و آن تند رام باشد؟
نشگفت اگر بسوزد دلها به گفتهٔ خود
چون اوحدی کسی کو شیرین کلام باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عمیق خود در مورد عشق و جدایی اشاره میکند. او روزی را توصیف میکند که بر لب معشوقش سلامی باشد و در آن روز، شادی و خوشبختی پایدار شود. شاعر میگوید که اگر جانش را هم برای معشوق بخواهد، حاضری است تا آن را فدای او کند. او همچنین به دشواریهای فراق اشاره میکند و میگوید که اگر معشوق زحمت کشیده باشد، خود او نیز بارها دچار رنج بوده است. حتی اگر در هر دو هفته یکبار چهره معشوق را ببیند، آن دیدار کافی نیست و دلش به شدت میسوزد. در نهایت شاعر به امید دیدن دوباره معشوق و ناخودآگاه بودن حال خود اشاره میکند و از اینکه دلها به خاطر عشق میسوزد، تعجب نمیکند.
هوش مصنوعی: روزی که لبهای تو به ما سلام بگویند، شادی و خوشحالی دائمی در زندگیمان برقرار خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر جانم را بخواهی، آن را به راحتی برایت میدهم. اما چیزی که تو دوست داری، برای ما ممنوع است.
هوش مصنوعی: تو گفتی که برای دوری از من زحمت زیادی کشیدهای. اما واقعاً معلوم نیست که این زحمت تو چه فایدهای داشته است!
هوش مصنوعی: هر دو هفته یک بار چهرهات را میبینم، اما وقتی که واقعاً او را میبینم، حس میکنم که به کمال و زیبایی ماه رسیدهای.
هوش مصنوعی: هیچکس از حال و روز کسی که مثل من سرگشته و گیج است، خبر ندارد، جز کسی که خودش دلش پر از ناامیدی است و پایش در دام گرفتار شده.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که من روزی را ببینم که آنچه رفته است دوباره به چشم خودم بازگردد و آنچه سریع و ناپایدار بود، آنگاه آرامش یابد.
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند اوحدی با کلام شیرین خود صحبت کند، عجیب نیست که دلها بسوزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما را که شور لعلش، در سر مدام باشد
سودای باده پختن، سودای خام باشد
از جام باده حاصل، یک ساعت است مستی
وز شکر لب او، سکری مدام باشد
با قد تو صنوبر، در چشم ما نیاید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.