نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۱ - رسیدن نوفل به مجنون
نوفل ز نفیرِ زاری او
شد تیزعنان به یاری او
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان
تیغ صبح از سِنانگزاریِ او
سپر افکند با سواری او
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
چون قویدل شدم به یاری او
گشتم آگه ز دوستداری او
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
چونکه ماهان ز رفق و یاری او
دید بر خود سپاسداری او
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
وگر دیدی فلک خونخواری او
دلش خونین شدی از زاری او
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۰ - در نمد دوختن زن عرب سبوی آب باران را و مهر نهادن بر وی از غایت اعتقاد عرب
از دعاهای زن و زاری او
وز غم مرد و گرانباری او
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست
باز واللیل است ستاری او
وان تن خاکی زنگاری او
جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۳۶
گرچه رفت آب رخ من در سر یاری او
خاک خواهم گشت در راه وفاداری او
یار بدمهر ار بگردانید روی دل ز من
من نخواهم کرد باری پشت بر یاری او
ور ز من بیزار شد من همچنانش بندهام
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶۶ - حکایت ساده دلی که در خواب دزد جامه ها و دستارش ببرد و ازارش گذاشت و او ازار از پای کشید و در سر بست تا سرش برهنه نباشد
کاله آن به که کم عیاری او
کند از دزد پاسداری او
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۳۱ - اشارت به رکن سوم از ارکان ولایت که جوع است
تنگ گردد همه مجاری او
شوی ایمن ز حیله کاری او
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۵ - قصه ملاقات ذوالنون مصری قدس الله تعالی سره در حرم مکه با آن کنیزک و مقالات ایشان با یکدیگر
چه وقوفت بود ز یاری او
یا ز آیین دوستداری او
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴ - گفتار در نعت سید المرسلین صلی الله علیه و سلم
سپردند از برای یاری او
به ابراهیم خوانسالاری او
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۱ - آگاهی عنبر و کافور از حال شمع
زرنگ چهره و بیماری او
شدند آگه ز سوز و زاری او
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۳ - حالات شاه و گدا در مکتب
شاه چو دید بیقراری او
در دلش کار کرد زاری او
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۱ - دیدار شاه از بام در شب ماه روشن
شاه چون گوش کرد زاری او
بهر تسکین بیقراری او
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۲ - گفتار دهم در صفت زن گوید
لابه وآه و اشگ و زاری او
هست هرجا سلاح کاری او