گنجور

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷۳

 

بت، اگرچه لطیف دارد نقش

نزد رخسارهٔ تو هست خراش

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۳

 

هم چنان سرمه که دخت خوب روی

هم به سان گرد بردارد ز روی

گرچه هر روز اندکی برداردش

بافدم روزی به پایان آردش

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱۲

 

آن که از این سخن شنید ارزش

باز پیش آر، تا کند پژهش

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵

 

باز کرد از خواب زن را نرم و خوش

گفت: دزدانند و آمد پای پش

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۶

 

نگهبان او پای کرده بکش

نشسته به بیشه درون شاهفش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

ببخشود یزدان نیکی‌دهش

کجا بودنی داشت اندر بوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۶

 

وزان پس دوان دست کرده به کش

بیامد بر شاه خورشید فش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶

 

یکی بچه بد چون گوی شیرفش

به بالا بلند و به دیدار کش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱

 

نه دشواری از چیز برترمنش

نه آسانی از اندک اندر بوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۳

 

بفرمودمت کای برادر به کش

که جای خرد نیست و هنگام هش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲

 

چرا گفت نگرفتمش زیرکش

همی بر کمر ساختم بند خوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۷

 

چو بیدار شد رستم از خواب خوش

برآشفت با بارهٔ دستکش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۳

 

بیارم کنون لشکری شیرفش

برآرم شما را سر از خواب خوش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

برآورد آن گرد سالار کش

نه با دیو جان و نه با پیل هش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲

 

چو بیدار شد رستم از خواب خوش

به کار امدش بارهٔ دستکش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۳

 

چنین گفت کاین کودک شیرفش

مرا پرورانید باید به کش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۳

 

پرستار با مجمر و بوی خوش

نظاره برو دست کرده به کش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

به نیروی یزدان نیکی دهش

کزین کوه آتش نیابم تپش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

چنان پیش گرسیوز آورد خوش

که گفتی ندارد کسی زیرکش

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۳

 

سپهبد بلرزید در خواب خوش

بجنبید گلشهر خورشید فش

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۷۸