امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۸ - صفت معراج صاحبدلی، که از دو نون قاب قوسین، یک دائره میم محبت بنگاشت
خطابش سکه بر دینار خور زد
قمر را مهر و انشق القمر زد
![امیرخسرو دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/khosro.gif)
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۸ - راه نمودن فرزند، قره العین عین الدین خضر را، که از ظلمات دنیا سوی روشنایی گراید، رواه الله من عین الحیوة عمره، کالخضر، بصحه الذات
مردانه که کار مرد ورزد
آن به که ز بیم جان نلرزد
![امیرخسرو دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/khosro.gif)
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣٢١
غلام همت آنم که همچو باد سحر
ز بار معصیت خود چو بید میلرزد
بگوی زاهد مغرور را که مدت عمر
برسم اهل ریا طاعتی همی ورزد
که بیش رنجه مدار و مرنج بهر جنان
[...]
![ابن یمین](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ebneyamin.gif)
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣٧۶
هر آن کش خرد رهنمایست و رهبر
بگیتی ره و رسم صحبت نورزد
که صحبت نفاقیست یا اتفاقی
وزین دو دل مرد دانا نلرزد
اگر خود نفاقیست جانرا بکاهد
[...]
![ابن یمین](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ebneyamin.gif)
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل هشتم » بخش ۴ - حکایت
مرده ریگش چو نیم دانگ ارزد
پس چرا در حساب صد برزد
![شیخ محمود شبستری](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/shabestari.gif)
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۲
هر صبح که دم ز ملکت خاور زد
چون خیمه برین پنجره ی شش در زد
رفتم بدر خواجه و چون دید مرا
بر خواند براتم و بروتی بر زد
![خواجوی کرمانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/khajoo.gif)
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۲۶ - روان شدن جمشید از ولایت پریان بسوی روم
ملک آمد، به یاران بانگ بر زد
چو کوه اطراف دامن بر کمر زد
![سلمان ساوجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/salman.gif)
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۱۵ - حکایت غازان که از برای یک توبره کاه آتش در خرمن ظالمی انداخت و از پرتو آن عالمی را روشن ساخت
علم نور عدل بر سر زد
سر بر این نه رواق اخضر زد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۲۴ - حکایت آن ساقی که در مجلس نوشیروان گستاخی کرد و عفو کردن نوشیروان آن گستاخی را از وی
خاطر شاه را به هم برزد
آتش خشمش از درون سرزد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۶ - حکایت آن ماهیان که گوهر حیات در جستجوی دریا باختند و تا به خشکی نیفتادند دریا را نشناختند
عشق بحر از دلشان سر بر زد
آتش شوق به جانشان در زد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۰۱ - حکایت راهبی که فریفته نشد به دعوی شیطان که گفت من عیسی ام از آسمان نزول کرده
روزی از خاک درش سر بر زد
سر انگشت ادب بر در زد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۵۱ - خواندن زلیخا یوسف را علیه السلام به سوی آن خانه و مطالبه وصال نمودن
زلیخا بر درش قفلی دگر زد
دگر سان قصه اش از سینه سر زد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۷ - در ذکر بعضی رفتگان از دایره مال و سال و دعای بعضی مرکزنشینان نقطه حال
چون عقل بسوخت عشق سر زد
گنجشک بشد همای پر زد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۷ - خبر یافتن پدر مجنون از عشقبازی وی با لیلی و نصیحت کردن در آن باب
هر کس که نه راه عشق ورزد
در مذهب من جوی نیرزد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - پیغام فرستادن مجنون پیش پدر تا لیلی را برای وی خواستگاری کند و بردن پدر وی اعیان قبیله را به جهت کفایت این مقصود
گو با پدرش که کین نورزد
با من که جهان بدین نیرزد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - شنیدن مجنون شوهر کردن لیلی را و اضطراب نمودن وی از آن
یاری که ره وفا نورزد
صد خرمن ازو جوی نیرزد
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)