ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۵ - آمدن رام در شهر و دیدن برادران و شادی کردن رام و جلوس او بر تخت پدر خود
چو فارغ دل نشست از شغل شاهی
مسلم گشت بر وی کجکلاهی
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۸ - در وصف شب تیره و جاسوسی گرفتن رام از افواه مردم شهر در باب پاکی سیتا
جهان زیر نگین گشته سیاهی
کشید از ابر بر سر چتر شاهی
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۹ - رفتن لچمن در شهر بفرمودهٔ رام و دیدن او گازر را که با زن در جنگ بود و باز آمدن لچمن گفتن تمام ماجرا را
ز جامه داغ می بردی کماهی
چو ایمان ازدل کافر سیاهی
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۲۱ - فرو رفتن سیتا در زمین و همکلام بودن با رام
خَضر بی آب حیوان گشته ماهی
فتاد آشفته کارش با سیاهی
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۶ - صفت عطّاران
گر چاره ی ضعف قلب خواهی
انداز به کودکان نگاهی
![وحیدالزمان قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahid.gif)
وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۵۴ - صفت مَدارِس
هستی از جهل طبع، واهی
با این همه نور در سیاهی
![وحیدالزمان قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahid.gif)
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۳
نظر بگشا، نگه دانسته کن، در هر پر کاهی
که هر تار نگاه عبرتی، باشد بحق راهی
ز دلها، میتوانی ره ببزم قرب حق بردن
که هر طاق دلی، آن بار گه را هست درگاهی
بساط بزم قرب حق، پر است از شیشه دلها
[...]
![واعظ قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vaez.gif)
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۴
هر نقش درم بندی است، در دیده آگاهی
دائم ز فلوس خویش در دام بود ماهی!
در خواب نبیند شه، آسایش درویشی
درویش ندارد ره بر تخت شهنشاهی
با سر بسر آن کو، ره در دل شب میپو
[...]
![واعظ قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vaez.gif)
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۴
به طوفان اشکی به غوغای آهی
به غارت دهم محشری از نگاهی
ز دام عدم می کند رم نگاهم
چها می کند چشم او از نگاهی
به حق تمنا به جان تماشا
[...]
![اسیر شهرستانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/shahrestani.gif)
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۵
به استقبال مژگان سیاهی
نگاهم می رود هر دم به راهی
چه می کردیم با چندین خجالت
اگر بودی زبان عذرخواهی
دل است آیینه روز و شب ما
[...]
![اسیر شهرستانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/shahrestani.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۲۰۲ - ماهی پز
ماهی پز امردی را بردم به صبحگاهی
در خانه وا نمودم تا پشت گاو ماهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳۷
امروز به عالم نبود اهل وفا را غیر از تو پناهی
گیرند برای تو شب و روز دعا را از هر سر راهی
تا چند به زلف تو بگویم نگارا با ناله و آهی
ای ریخته سودای تو خون دل ما را بی هیچ گناهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷۳
ای دیده از تو دوران جمشید دستگاهی
زیبد به بندگانت چون لاله کج کلاهی
روشن ز روی عدلت از ماه تا به ماهی
ای از رخ تو پیدا انوار پادشاهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مثنویات به طرز مناجات
ندارم جز تو در عالم پناهی
به غیر از آستانت تکیه گاهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفت شهر بخارا گفته ملا سیدا
کند در دیده ها عمقش سیاهی
در آبش غرق گشته گاو ماهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفت شهر بخارا گفته ملا سیدا
چنان صاف است آبش از سیاهی
توان دیدن به پشت گاو ماهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در تهنیت تخت حضرت فردوس مکانی
به کنعان کرم یعقوب جاهی
به مصر جود یوسف دستگاهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در تهنیت تخت حضرت فردوس مکانی
ازو گاو زمین در دادخواهی
نهاده سینه را در پشت ماهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - در تعریف خواجه میرزا محمد شسته گر
به پیش او شوم هر روز راهی
لباس خویش را مالم سیاهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۵ - در تعریف خواجه شفیع نقاش
ز موج آب حیوانش سیاهی
بود نقش بر آبش پشت ماهی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)