گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵ - در مدح سلطان البحر و البر سلغرشاه دام ملکه

 

جهان پیر را بختت جوان کرد

تو را شاهنشه آخر زمان کرد

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۱۱ - نمودن شاپور صورت خسرو به شیرین بار دوم

 

ز پیشش برد آن صورت نهان کرد

که این بازی بود یک دم توان کرد

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۳ - مناظره کردن خسرو با فرهاد

 

دگر تمثال شبدیز آنچنان کرد

که در خوبیش مشهور جهان کرد

سلیمی جرونی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰ - در طور خواجه

 

صوفی ز میم واقف اسرار نهان کرد

من نیز چو نوشم به کنم آنچه توان کرد

جاوید سرافراز شد آنکس که سر خود

در دیر فنا خاک ره پیر مغان کرد

از خوابگه آمد بدرو گشت قیامت

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۸

 

ای فلان سوختی خلایق را

ملک را شدت تو ویران کرد

آتشی را که چون تو سوزنده است

جز به کشتن علاج نتوان کرد

امیرعلیشیر نوایی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۵

 

مسکینی ما را نتوان شرح و بیان کرد

مسکین تر از آنیم که تقریر توان کرد

کار می و معشوقه سراسر همه سودست

از کس نشنیدم که درین کار زیان کرد

المنه لله که در صید گه عشق

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴۶

 

نتوان بر ساقی سخن از توبه عیان کرد

پیش محک تجربه قلبی نتوان کرد

آن دل که نیرزد سفال سگ کویی

از جرعه خود جام جمش پیر مغان کرد

المنه لله که صبا خاک ره دوست

[...]

اهلی شیرازی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶

 

نمی توان بتو شرح بلای هجران کرد

فتاده ام ببلایی، که شرح نتوان کرد

ز روزگار مرا خود همیشه دردی بود

غم تو آمد و آن را هزار چندان کرد

بلای هجر تو مشکل بود، خوش آن بیدل

[...]

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۴ - جستن کبوتر شاه بر درویش و نامه نوشتن به بال او

 

رفت و جا بر کنار میدان کرد

شه دگر روز عزم جولان کرد

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۵ - رفتن شاه‌زاده به میدان

 

شه کمر بست و عزم میدان کرد

میل تیر و کمان و جولان کرد

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۰ - حیله کردن رقیب و خبردار نمودن شاه گدا را

 

باز چون شاه عزم میدان کرد

عالمی را هلاک از جولان کرد

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۱ - آمدن شه‌زاده به شهر و کیفیت استقبال او

 

جانب شهر عزم جولان کرد

یوسف از مصر میل کنعان کرد

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۳ - وصیت خسرو و وفات و تجهیز و تدفین او

 

هر کسی بهر ماتم افغان کرد

ماتمی شد که شرح نتوان کرد

هلالی جغتایی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » ترکیب بند

 

کرد چون صید دلم روی ز من پنهان کرد

جورها بر من آشفته سر گردان کرد

گوش بر قول رقیبان بداندیش نهاد

هر چه آموخت ز بیداد بجانم آن کرد

من چه گویم که چها کرد بجانم ز جفا

[...]

فضولی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - وله فی‌المثنوی

 

چه ملکی را ز نو دارالامان کرد

چه جانی در تن خلق جهان کرد

محتشم کاشانی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد

تا خاطر ازو خوش بود، اما نتوان کرد

از شوق عنانگیری او جان به لب آمد

هرگاه دلم اندیشه آن دست و عنان کرد

فریاد که در عشق تو خود را و مرا غیر

[...]

میلی
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
sunny dark_mode