گنجور

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۶

 

چو خور بر عالمی پرتو فشانَد

ولی خود از تعرّض دور مانَد

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۹

 

به نادان آن چنان روزی رسانَد

که صد دانا در آن حیران بمانَد

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲ - شاه و جام

 

‎شاه بر او رأفتِ شاهانه راند

‎دختر خود را به بر خویش خواند

ایرج میرزا
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۶

 

دگر اندرین مملکت کس نماند

که باید قلم پشت تا گور راند

عارف قزوینی
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۶۷ - صبر و ثبات

 

مرد باید که ز گشت فلک و اختر

تن به‌اندوه و به‌غم خیره نرنجاند

صبر بایدکه به آلام ظفر یابی

ور نه آلام تن مرد بسنباند

مرد را شاید در محنت روزافزون

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » شکوه

 

ماه دگر نوبهار، جیش براند

از سپه دی سلاح‌ها بستاند

کل را بر تخت خسروی بنشاند

بلبل دستانسرا نشید بخواند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - در نصیحت

 

حق گرت آب رحمت افشاند

آن پلیدیت بر زبان ماند!

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۵ - قمرالملوک

 

بگذار برای ما بماند

آواز فرح فزا بخواند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - بیم از بحران

 

مر وزبران دگر را پیش خواند

داستان‌ها زان خیانت‌کیش راند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - بیم از بحران

 

زین‌ سبب برجست‌ و دامن برفشاند

دید ه گریان‌سوی قصرخویش‌راند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ

 

آن که کندم خورد و دور ازخلد ماند

در سراندیب آمد و گندم فشاند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۶ - به یاد عشقی

 

یکی خنجر از برق بر سینه راند

به‌برق آن نحوست ز دل برفشاند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!

 

جوانمرد را تاب خواری نماند

زدش سیلیئی چند و از در براند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۰ - آلفته

 

به گرگاب رفت و دو روزی بماند

وز آنجا به‌سوی چغاخور براند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۲ - معلم و شاگرد

 

شبانگه پدر درکنارش نشاند

که امروز پور گرامی چه خواند؟

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار

 

پس‌نبیرهٔ خود صفی‌شه را به جای خود نشاند

نیز از مازندران زی کشور باقی براند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۱ - در فضیلت شاگردی کردن

 

هر که یک فن به نیکویی داند

در جهان هیچ درنمی‌ماند

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
sunny dark_mode