جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۲ - رفتن مجنون روز دیگر به قبیله لیلی و ملاقات کردن باوی و به جهت ازدحام اغیار مجال سخن نایافتن
دهشت زده گشت قیس از آنان
لب بست ز گفت و گوی جانان
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - غمازی کردن غمازان پیش لیلی که مجنون عهد دیگر کرده است و دختر عم را به عقد نکاح درآورده است
جان من خسته پیش جانان
باشد نغمات شوق خوانان
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۹ - زیادت شدن اندوه مجنون از شوهر کردن لیلی و از انسیان بگسستن و با وحشیان پیوستن
می رفت چنین نشید خوانان
از دیده سرشک لعل رانان
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۰ - میهمان شدن مجنون شخصی را و هم آواز شدن با مرغی که از جفت خود جدا افتاده بود و ناله و فریاد می کرد
قدی چو قد شکر دهانان
مرغان ز سرش نشید خوانان
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - رفتن مجنون به حوالی دیار لیلی و ملاقات و مقالات وی با سگی که در کوی وی دیده بود
از قوت شوق کوی جانان
شد ناقه بادپای رانان
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۱ - مراجعت کردن اعرابی بار دیگر به زیارت مجنون و بعد از جست و جوی بسیار وی را یافتن که غزالی را در آغوش گرفته و هر دو جان داده
وان دم که شدند مهربانان
دامن ز غبار او فشانان
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۵ - صفت خزان و فرو ریختن برگ جمال لیلی از شاخسار حیات و وصیت کردن که وی را در زیر پای مجنون به خاک کنند
او رفته به دوش مهربانان
مادر ز عقب سرشک رانان
![جامی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/jami.gif)
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۸ - در بیان وصل و هجران نکویان و رفتن شیرین به تماشای بیستون
شدند اندر هوای وصل جانان
به گیتی یادگاری ماند از آنان
![وحشی بافقی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vahshi.gif)
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳ - تعریف ملک کشمیر و آب و هوای آن
ز گل چیدن، به رنگ نوجوانان
حنایی گشته دست باغبانان
![قدسی مشهدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ghodsi.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۵ - مشورت کردن راجه جسرت برای اولاد با وزیران
بر آتش مجتمع از کاردانان
همه آتش پرست و بید خوانان
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۷ - دیدن راون سیتا را و بردن سیتا به زور
به شکل برهمن شد بید خوانان
همی گفتند لعنش بی زبانان
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۷ - دیدن راون سیتا را و بردن سیتا به زور
صنم گفت ای برهمن بید خوانان
مشو بی دین به عشق مه جبینان
![ملا مسیح](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/masih.gif)
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶
حاشا که زنده مانم از جور غیر و جانان
شمعی بگو چه سازد با آستین فشانان
از جور خوبرویان مشکل رهند عشاق
این فرقه جانسپاران و آنقوم جانستانان
کی حل عقده عشق زاهل خرد برآید
[...]
![مشتاق اصفهانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moshtagh.gif)
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷
خوشاب بزمی که سرخوش از شراب صحبت جانان
برقص آیم چو مستان دستکوبان پایافشانان
بیک جام میم کافر شناسد زاهد و داند
مسلمان خویش را و میخورد خون مسلمانان
ز بیقدری کشم از آسمان نازی درین محفل
[...]
![مشتاق اصفهانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moshtagh.gif)
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷
اگر از حال ما پرسی بپرس از طرّهٔ جانان
پریشانان نکو دانند احوال پریشانان
ملک آسوده در خلوتسرا و دادخواهان را
دریغا خون کند در دل تغافلهای دربانان
نکویان سستپیمانان و من داغم درین گلشن
[...]
![طبیب اصفهانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/tabib.gif)
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸
گدایان را، هوای بزم سلطانی و، سلطانان
نشانده بر در دولت سرا، بیرحم دربانان!
نشسته جانفشانان بر سر راهش من و، ترسم
که از من بگذرد با غیر، بر من دامنافشانان
مرا عهدی است با خوبان، بسی محکم؛ چه سود اما
[...]
![آذر بیگدلی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azar.gif)
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰
نشسته میکشان، اهل هوس در خلوت جانان؛
مرا بیرون در باید کشیدن ناز دربانان
چه در شیر تو کافر کیش مادر کرده در طفلی
که شیرین در مذاق آید تو را خون مسلمانان؟!
بتان ریزند اگر خونم، غم جانم نه؛ لیک از خون
[...]
![آذر بیگدلی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azar.gif)
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۷
پیران ز چاره عاجز در کار این جوانان
کاینان به سحر و اعجاز گشتند درس خوانان
بیمهر ساقی ما جز خون نکرد در جام
شرب مدام اینست در بزم مهربانان
بانی بگوی نائی اسرار دل کماهی
[...]
![آشفتهٔ شیرازی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ashofte.gif)