گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۳

 

بدو گفت کای مرد گسترده کام

بگو تا سکندر چه دادت پیام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۴

 

کنون شاد و ایمن به ایوان خرام

ز تیمار گیتی مبر هیچ نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۷

 

همان روز پیمان من شد تمام

نه خوب آید از شاه گفتار خام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۲

 

گشاده سخن مرد با رای و کام

همی آب حیوانش خواند به نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۴

 

ازان چوب جوینده شد بر کنام

جهانجوی روشن‌دل و شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹

 

گرانمایه صد زین به سیمین ستام

ز زرینه پنجاه بردند نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹

 

بفرمود تا با درود و خرام

بیاید بر شاه و آرد پیام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۰

 

سر سندیان بود بنداه نام

سواری سرافراز با رای و کام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۱

 

بدو گفت شاها مرا باب و مام

همان گوش بستر نهادند نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۲

 

بران نامداران جوینده کام

ملوک طوایف نهادند نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۳

 

پسر بد مر او را یکی شادکام

خردمند و جنگی و ساسان به نام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۴

 

همان اردشیرش پدر کرد نام

نیا شد به دیدار او شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۶

 

چنان بد که روزی برآمد به بام

دلش گشت زان خرمی شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۷

 

هم‌اندر زمان پیش بنهاد جام

بزد بر سر تازی اسپان لگام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۲

 

به دست یکی مرد خراد نام

چو بگرفت بردش گرفته لگام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۲۱

 

ببردند بالای زرین لگام

نشست از برش مهتر شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۲

 

فرستاده آمد بهنگام شام

به دخت گرامی بداد آن پیام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۱۴

 

دگر شارستان گندشاپور نام

که موبد ازان شهر شد شادکام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲

 

چو شد شه برانوش کرد آن تمام

پلی کرد بالا هزارانش گام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اورمزد » بخش ۲

 

بپرهیز تا بد نگرددت نام

که بدنام گیتی نبیند به کام

فردوسی
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۲۸۹
sunny dark_mode