صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۳ - النکاح الساری فی جمیع الذراری
بحیثی کز ظهور اتصالی
ز خود یک شیئی را نگذاشت خالی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۸ - نهایه السفر الرابع
یکی نور است و ضوئش بالتوالی
کشیده هم بدانی هم بعالی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۳ - الوفاء بحفظ عهد التصرف
گذشته است آنکه در دعوی و حالی
بود لازم کرامت یا کمالی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱۵ - همهالافاقه و همهالانفه و همهه الغالیه
سیم همت بود اندر توالی
خود آن زارباب همتهای عالی
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » ضمائم » نسبنامهٔ اقطاب نامدار
شد احمد را از آن پس رتبه عالی
که خوانند اهل توحیدش غزالی
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۲۰ - علمدار سپاه
خموش افتاده ای جان برادر! در چه احوالی
بود در قتلگه پهلوی اکبر جای تو خالی
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲ - مولود و منقت فخر عالم(ص)
کرده هلا رخ دو نعمت متوالی
موسم اردیبهشت ماه جلالی
آمده مولود شمس مجد و معالی
ختم رسل مقتدای دانی و عالی
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱۳ - وفات اسکندر
چنین بر خلق عالم کرد حالی
که رفتم از جهان با دست خالی
الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «حسن منظر» » شمارهٔ ۳ - در منقبت گوید
شاه دو سرا علی عالی
آیینه ی ذات لایزالی
غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۹۶
به شهرعشق نه روز و نه هفته است و نه سالی
چو درگذشت زمان نیست غیر خواب و خیالی
بیار ساقی می ای که پیر باده فروشش
نهفته در خم یا شیشه یا سبو دو سه سالی
مگر به همت پیر مغان لطف تو بتوان
[...]
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۹
امشب که منم با تو در اینخانه خالی
کس جز من و تو نیست در این کوی و حوالی
عمریست که من با تو بتا فرصت اینحال
میجستم و یک امشبه فرصت شده حالی
از دست تو نوش است و خوش و خوب و گوارا
[...]
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۶ - ترکیب بند
ای شاهد بزم بی زوالی
وی مهر سپهر لایزالی
آئینه مهر روی توحید
تمثال جهان بی مثالی
ای شوخ حریف بی محابا
[...]
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۵ - توضیح
یکی ز اهل سلوک از پیر زالی
نمود از روی درویشی سؤالی