صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶۰
تیغ ستم ببین چه به زلف ایاز کرد
پا از گلیم خویش نبایددراز کرد
پستان حنظلم به دهن تنگ شکرست
نتوان به تلخروییم از شیر باز کرد
بر جبهه اش غبار خجالت نشسته باد
[...]
![صائب تبریزی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/saeb.gif)
صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱ - مثنوی رزمیه (کذا) (قندهارنامه)
ز ره چشم مالیدن آغاز کرد
نی تیر برگ سفر ساز کرد
![صائب تبریزی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/saeb.gif)
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ساقینامه » بخش ۲ - در اصفهان والامقامی بر بساط گوهر فکر به قانون دلخواه گردیدن
شهش چون به بزم خود آواز کرد
ز والامقامی به شه ناز کرد
![طغرای مشهدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/toghra.gif)
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۲۷ - در توصیف جلد کتابی سلطنتی
کسی کاین چنین لعبتی ساز کرد
مگویید نیرنگ، اعجاز کرد
![قدسی مشهدی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/ghodsi.gif)
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰
واعظ به منبر آمد و بیهوده ساز کرد
در حقّ هر گروه سر حرف باز کرد
ملّا به مَدرَس آمد و درس دقیق گفت
حق را ز غیر حق به گمان امتیاز کرد
خالی ز معرفت چو ریاست پناه شد
[...]
![فیض کاشانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/feyz.gif)
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱
یار آمد از درم سحری در فراز کرد
برقع گشود و روی چو خورشید باز کرد
هم بر دل شکسته در خرمی گشاد
هم بر روان خسته در عیش باز کرد
اول ز راه لطف در آمد به دلبری
[...]
![فیض کاشانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/feyz.gif)
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰
به کف، تیغ خونریزی آغاز کرد
به مرگ بقا گریه را ساز کرد
![واعظ قزوینی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/vaez.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲ - متوجه شدن خان جنت آشیان از ولایت فاطر بخارا به طوف مزار فیض آثار حضرت شاه نقشبند و عنان عزیمت به جانب آقتاچ کشیدن از آنجا به دارالسلطنه سمرقند خرامیدن
یکی روز هنگامه ساز کرد
در انجام هنگامه آغاز کرد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲ - متوجه شدن خان جنت آشیان از ولایت فاطر بخارا به طوف مزار فیض آثار حضرت شاه نقشبند و عنان عزیمت به جانب آقتاچ کشیدن از آنجا به دارالسلطنه سمرقند خرامیدن
چو مرغ سحر عزم پرواز کرد
در فتح از هر طرف باز کرد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - عریضه فرستادن محمد نظربی به ولایت بلخ به حضرت سبحانقلی خان و شنیدن خان جنت آشیان مخالفت نمودن او را بعد از آن غازی بی و الله بردی را با سپاه بیکران فرمودن آنها را رفته بیگاهی خودها را به ولایت قرشی انداخته محمد نظربی را بسته فرستادن گذشته به ولایت بایسون رفته لشکر بلخ را شکست داده به فتح و نصرت تمام گشته آمدن
پی تهنیت صحبتی ساز کرد
در انجام هنگامه آغاز کرد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - عریضه فرستادن محمد نظربی به ولایت بلخ به حضرت سبحانقلی خان و شنیدن خان جنت آشیان مخالفت نمودن او را بعد از آن غازی بی و الله بردی را با سپاه بیکران فرمودن آنها را رفته بیگاهی خودها را به ولایت قرشی انداخته محمد نظربی را بسته فرستادن گذشته به ولایت بایسون رفته لشکر بلخ را شکست داده به فتح و نصرت تمام گشته آمدن
مؤذن خروشیدن آغاز کرد
در سجده بر عالمی باز کرد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - ایلچی فرستادن خان فردوس مکان یوسف خواجه نقشبندی را جواب مقرر نایافتن دویم قلیچ بی را فرستاده و ابواب متفصل مفتوح شدن و داخل به شهر بلخ و مغضوب شدن
حکایت ز هر جانب آغاز کرد
در مشورت جمله را باز کرد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۱
آگاهی از خیال خودم بینیاز کرد
خود را ندید آینه تا چشم باز کرد
نعل جهان در آتش فکر سلامت است
آن شعله آرمید که مشق گداز کرد
چون آه کرد رهگذر ناامیدیام
[...]
![بیدل دهلوی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bidel.gif)
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴
دیدی آخر آنچه با من طالع ناساز کرد
یار را از من مرا از یار غافل باز کرد
میسرودم بر گلی یکچند همچون بلبلی
ناگهان برگ سفر آن گل ز گلشن باز کرد
سختگیریهای هجرش بر فشار طایرم
[...]
![مشتاق اصفهانی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/moshtagh.gif)
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۶
تا سرو را هوای قدت سرفراز کرد
پا از گلیم ناز چو زلفت دراز کرد
پیچید بوی جان، به دماغ دلم ز دور
مشاطهٔ صبا سرِ زلفت چو باز کرد
کونین را چو مردم چشمم به خون نشاند
[...]
![حزین لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/hazin.gif)
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۶
باد صبا فسانهٔ زلف تو ساز کرد
پیغام آشنا، شب ما را دراز کرد
گردید قسمتم ز ازل عشق شعله خو
ساقی مرا به جرعهٔ می جانگداز کرد
افزون شد از بهار خطت، شور عاشقان
[...]
![حزین لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/hazin.gif)
حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۳۰ - اشارت به کلام هدایت نظام عارف عالی مقام که گفت: کن بالخیر موصوفاً لا للخیر وصافاً
پس آنگه در تربیت بازکرد
دلم مخزن گوهر راز کرد
![حزین لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/hazin.gif)
حزین لاهیجی » مثنویات » خرابات » بخش ۱ - مختصری از کتاب مثنوی مسمّی به خرابات
مرا با مغان همدم راز کرد
به رویم در فیض را باز کرد
![حزین لاهیجی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/hazin.gif)