گنجور

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۱ - غزل خواندن فرهاد

 

خمار هجر دارم ده شرابم

که از بهر شراب تو کبابم

وحشی بافقی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - توحید

 

لبش خامش مبادا از جوابم

دل شوقش نگیرد از نقابم

عرفی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱

 

همین نه در سفر آشفته تر ز سیلابم

که در وطن همه سر گشته تر ز گردابم

چرا فریب شراب هوس خورم که چو شمع

تمام عمر بیکقطره آب سیرابم

ز سر نهادن و از سر گذشتن است سجود

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۸۱

 

چشم گشایش از خلق، نبود به هیچ بابم

در بزم بیسوادان، لب بسته چون کتابم

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۰۸۴

 

گر شوی با خبر از سوز دل بیتابم

دم آبی نخوری تا نکنی سیرابم

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۸۱

 

حدیث تلخ ناصح کرد بیخود چون می نابم

زبان مار شد از مستی غفلت رگ خوابم

به گرد من رسیدن کار هر سبک جولان

که از دریا غبارآلود بیرون رفت سیلابم

چنان ناسازگاری ریشه دارد در وجود من

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۸۲

 

ز کوشش حاصلی غیر از غبار دل نمی یابم

به از افتادگی این راه را منزل نمی یابم

که گردانید از عالم ندانم روی دلها را

که از صاحبدلان عهد روی دل نمی یابم

چه ساعت بود بند از پای من برداشت بیتابی

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۰۹

 

گر شوی با خبر از سوز دل بیتابم

دم آبی نخوری تا نکنی سیرابم

محرمی نیست در آفاق به محرومی من

عین دریایم و سرگشته تر از گردابم

شور من حق نمک بر همه دلها دارد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۰۱

 

به توبه راهنمون گشت باده نابم

کمند دولت بیدار شد رگ خوابم

مرا به گوشه ظلمت سرای خود ببرید

که زخم دیده نمکسود شد ز مهتابم

به پای خم برسانید سجده ای از من

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۹۶

 

افزود گرانباری غفلت ز شتابم

شد آبله پای طلب پرده خوابم

آن سوخته جانم که به هر سوی دواند

مانند سگ هرزه مرس موج سرابم

خونابه اشک است مرا باده گلرنگ

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۴۰

 

برون نمی برد از فکر دوست عالم آبم

نقاب دولت بیدار نیست پرده خوابم

جگر گداز محیط است داغ تشنگی من

کلاه گوشه به دریا شکسته موج سرابم

به خوان چرخ نکردم دراز دست تهی را

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۴۶

 

چشم گشایش از خلق نبود به هیچ بابم

در بزم بیسوادان لب بسته چون کتابم

در ملک بی نشانی ازمن چه جرم سر زد؟

کز شش جهت فکندند در پنجه عقابم

هر چند کشتی من بر خشک بسته گردون

[...]

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۵۴

 

تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم

هرجا که می نهم پا، تا نصف تن در آبم

از بس که تنگ ظرفی، گل کرد در وجودم

ساقی به مستی افکند، از وعده شرابم

در مهد هستی ام دل چون تن دهد به آرام؟

[...]

طغرای مشهدی
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۹ - در مدح نورالدین جهانگیر پادشاه

 

فلک صید من و من دل کبابم

به دریا گوهری محتاج آبم

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۲ - رخصت کردن رام برت را با کفش چوبین و تعریف سلوک پادشاهی او

 

نیاید از ادب بر سر خاک خوابم

که پیش رام من کی در حسابم؟

ملا مسیح
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۱

 

گه جلوه لاهوت دهد جام شرابم

گه عشوهٔ نا سوت فریبد بسرابم

گه نقل و کباب از کف جانانه ستانم

گه فرقت جانانه کند سینه کبابم

جز محنت دوریش عقابی نشناسم

[...]

فیض کاشانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۰

 

درین دریای بی‌بن چون حبابم

نفس تا می‌کشم از دل خرابم

ندارد چرخ با این شور چشمی

نمک چندان که ریزد بر کبابم

به یاد دوست روح آید به پرواز

[...]

فیاض لاهیجی
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode