گنجور

 
۱
۲
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۷

 

چو شد ساخته کار خود بر نشست

چو گردی به مردی میان را ببست

یکی ترگ رومی به سر بر نهاد

یکی باره زیراندرش همچو باد

بیامد گرازان به درگاه سام

[...]

۹۲ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹

 

چنین پاسخ آوردش اسفندیار

که گفتار بیشی نیاید به کار

شکم گرسنه روز نیمی گذشت

ز گفتار پیکار بسیار گشت

بیارید چیزی که دارید خوان

[...]

۹۲ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۹

 

کنون داستان گوی در داستان

ازان یک دل ویک زبان راستان

ز تختی که خوانی ورا طاق دیس

که بنهاد پرویز دراسپریس

سرمایهٔ آن ز ضحاک بود

[...]

۹۲ بیت
فردوسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۸ - آوردن سیه دیو،گنج را به نزد فرامرز

 

سیه دیو پویان و تازان برفت

خرامان سوی کوه تازید تفت

ز تاج و ز تخت و ز در و گهر

غلام و فرستنده و سیم و زر

هم از اسب و از اشتر و گوسفند

[...]

۹۲ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۰ - آمدن فرامرز و شبیخون زدن بر لشکر بهمن

 

از آنجا فرامرز باده هزار

دلیران و گردان و مردان کار

چوباد وزان تاختن را بساخت

شب وروز ناسود و تازنده تاخت

چو بازارگه درهم آشوفتند

[...]

۹۲ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۷۸ - نیرنگ کوش با طیهور

 

چو برداشت کوش از میان کین و جنگ

نمود اندر این روزگاری درنگ

نکرد او به کار بسیلا نگاه

وز او ایمنی یافت طیهور شاه

همی گشت با لشکری سال چند

[...]

۹۲ بیت
ایرانشان
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۰ - در تقاضای عفو از رکن الدین مسعود صاعد

 

زهی بعدل تو اقلیم شرع آبادان

زرشح کلک تو اجزای روزگار جوان

وقار حلم تو همچون زمین فشرده رکاب

نفاذ حکم تو همچون زمان گشاده عنان

روایح دم خلقت مضارب تبت

[...]

۹۲ بیت
جمال‌الدین عبدالرزاق
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۳

 

تر دامنی که ننگ وجودست گوهرش

دریا نشسته خشک لب از دامن ترش

طفل سخن به شیر سگ آلود از آنگهی

کاین شوخ گربه چشم گرفتست در برش

سرگشته شد چو زیبق ناکشته کز تری

[...]

۹۲ بیت
مجیرالدین بیلقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - در مرثیهٔ خاقان اعظم منوچهر پسر فریدون شروان شاه

 

این جان ز دام گلخن تن درگذشتنی است

وین دل به بام گلشن جان برگذشتنی است

ای پیر عاشقان که در این چنبری گرو

چون طفل غازیانت ز چنبر گذشتنی است

صبح خرد دمید در این خواب‌گاه غول

[...]

۹۲ بیت
خاقانی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی

 

مجنون چو شنید پند خویشان

از تلخی پند شد پریشان

زد دست و درید پیرهن را

کاین مرده چه می‌کند کفن را‌؟

آن کز دو جهان برون زند تخت

[...]

۹۲ بیت
نظامی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۲ - ترغیب نمودن طالبان براه حق و بیان مستی و شور کردن، وظهور ولایت ولی را در هر نشأه بازنمودن، و شرح حال خود بر آن افزودن

 

شو مطیع مصطفی و مرتضی

زآنکه حق گفته بقرآنشان ثنا

تو ثنای شه بجان پیوند ساز

تا شود پیوند تو با اهل راز

جمله عالم فتنه و غوغای اوست

[...]

۹۲ بیت
عطار
 

سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر‌آغاز

 

شنیدم که در وقت نزع روان

به هرمز چنین گفت نوشیروان

که خاطر‌نگهدار درویش باش

نه در بند آسایش خویش باش

نیاساید اندر دیار تو کس

[...]

۹۲ بیت
سعدی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۰ - شب

 

شبی همچو روز قیامت دراز

پریشان چو موی بتان طراز

هوا نقطه‌ای بود گفتی سیاه

ز تاریکیش چرخ گم کرده راه

همه روشنان فلک گشته جمع

[...]

۹۲ بیت
سلمان ساوجی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیعات

 

طلع العشق ایها العشاق

و استنارت بنوره الافاق

رش من نور شوقه و به

اشرقت ارض قلبی المشتاق

پرتو افکند آنچنان بدری

[...]

۹۲ بیت
حسین خوارزمی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۶ - ترجیع بند ششم

 

طلع العشق من ورای حجاب

فافتحوالعین یا اولی الالباب

همه آفاق از تجلی عشق

پر شد از آفتاب عالمتاب

دوست در خانه بی حجاب نشست

[...]

۹۲ بیت
حسین خوارزمی
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۵ - خردنامه بقراط

 

ز هر تار حکمت که او تافته ست

دو صد خرقه تن رفو یافته ست

ز نقشی که در خاطر آورده است

بسی صورت نادر آورده است

شنیدم که بود اندر آن روزگار

[...]

۹۲ بیت
جامی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » قصاید » شمارهٔ ۳

 

گنجی ست نقد فقر که آن را طلسمهاست

مشکل ترین طلسم طلسم وجود ماست

آسان مگیر کار که در سین این طلسم

دندانه ای که بینی دندان اژدهاست

نادر بود که دست دهد فتح این طلسم

[...]

۹۲ بیت
جامی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۱۴ - رفتن شیرین پیش مهین بانو و اجازت خواستن به نخجیر و رفتن به مداین

 

سحر کاشک زلیخا جمله پالود

ز خاور خسرو خور چهره بنمود

نه حیلت را مجالی ماند نه ریو

پریها گم شدند از صحبت دیو

به صد عشوه پری روی پری زاد

[...]

۹۲ بیت
سلیمی جرونی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما

 

ای کیدی مستراح بردار

دم در کش و شاعری مکن بار

بر حدت طبعم آفرین کن

گر هجو کسی کنی چنین کن

ای ننگ تمام کفش‌دوز‌ان

[...]

۹۲ بیت
وحشی بافقی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ساقی‌نامه » بخش ۵ - به هوای سرمنزل سلطان خراسان

 

سپهری ست مشهد سعادت نشان

خیابان او نایب کهکشان

ز خاک در خسرو هشتمین

نهم آسمان گشته آن سرزمین

نگشتی چنین سدره رفعت مآب

[...]

۹۲ بیت
طغرای مشهدی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۸