فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲ - بند کردن فریدون، ضحاک را
جهاندار ضحاک از آن گفتگوی
به جوش آمد و زود بنهاد روی
چو شب گردش روز پرگار زد
فروزنده را مهره در قار زد
بفرمود تا برنهادند زین
[...]

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶
چو بشنید مهران ز کید این سخن
بدو گفت ازین خواب دل بد مکن
نه کمتر شود بر تو نام بلند
نه آید بدین پادشاهی گزند
سکندر بیارد سپاهی گران
[...]

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۹
چوآمد بران شارستان شهریار
سوار آمد از قیصر نامدار
که چیزی کزین مرز باید بخواه
مدار آرزو را ز شاهان نگاه
که هرچند این پادشاهی مراست
[...]

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۷
به شبگیر چون تاج بر سر نهاد
همانگه فرستاده را در گشاد
بفرمود تا بازگردد به جای
سوی نامور بندهٔ کدخدای
چنین پاسخ آورد کو را بگوی
[...]

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین
غنودستند بر ماه منور
خط و زلفین آن بت روی دلبر
یکی را سنبل نو رسته بالین
یکی را لالۀ خود روی بستر
ز مشکین جعد زنجیرست گویی
[...]

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در ذکر وفات سلطان محمود و رثاء آن پادشاه گوید
شهر غزنی نه همانست که من دیدم پار
چه فتاده ست که امسال دگرگون شده کار
خانهها بینم پر نوحه و پر بانگ و خروش
نوحه و بانگ و خروشی که کند روح فکار
کویها بینم پر شورش و سرتاسرِ کوی
[...]

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس
چو دایه ویس را چونان بیاراست
که خورشید از رخ او نور می خواست
دو چشم ویس از گریه نیاسود
تو گفتی هر زمانش درد بفزود
نهان از هر کسی مر دایه را گفت
[...]

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۸ - دیدن ویس رامین را و عاشق شدن بر او
چو روز رام شاهنشاه کشور
نبرد آراست با گردان لشکر
سرایش پر ستاره گشت و پر ماه
ز بس خوبان و سالاران در گاه
همه طبعی چو خسرو بود با کام
[...]

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی
باز دگر باره مهر ماه در آمد
جشن فریدون آبتین به بر آمد
عمر خوش دختران رز به سر آمد
کشتنیان را سیاستی دگر آمد
دهقان در بوستان همی سحر آمد
[...]

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - هم در ثنای او
ببرد خنجر خسرو قرار از آتش و آب
اگر چه دارد رنگ و نگار از آتش و آب
چو آب و آتش نرمست و تیز نیست شگفت
از آن که بودش پروردگار از آتش و آب
گرفت از آب صفاور بود از آتش نور
[...]

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح ثقة الملک طاهر و شرح گرفتاری خود
تا بقا مایه نما باشد
ثقت الملک را بقا باشد
طاهر آن آفتاب کز نورش
آفتاب فلک سها باشد
جستن راه خدمت سامیش
[...]

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۲۶
به فال فرّخ و عزم درست و رأی صواب
سفر گزیدم و کردم سوی رحیل شتاب
نماز شام که از شب نقاب بست هوا
رسید نزد من آن آفتاب مشک نقاب
روان او شده بیبند و جَعد او پُربند
[...]

ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۱۲ - پیروزی قباد بر کوش
سپیده دمان رزم را ساز کرد
تبیره خروشیدن آغاز کرد
دل مرد جنگی برآمد ز جای
از آواز شیپور و هندی درای
دلیران چین برکشیدند صف
[...]

فلکی شروانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند
سوری که حور در وی پیرایه برگشاید
رضوان که نثارش عقد گهر گشاید
بر عزم خدمت او حورا میان ببندد
وز شرم زینت او جوزا کمر گشاید
رضوان اگر جنان را هر هشت در ببندد
[...]

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۹ - هنگام حبس در عزلت و قناعت و تخلص به مدح خاتم انبیاء
هر صبح پای صبر به دامن درآورم
پرگار عجز، گرد سر و تن درآورم
از عکس خون قرابهٔ پر میشود فلک
چون جرعه ریز دیده به دامن درآورم
هر دم هزار بچهٔ خونبن کنم له خاک
[...]

عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴
خطاب هاتف دولت رسید دوش به ما
که هست عرصهٔ بیدولتی سرای فنا
ولی چو نفس جفاپیشه سد دولت شد
طریق دولت دل بسته شد به سد جفا
هزار جوی روان کابتر مزاج ازو
[...]

عطار » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳
کی باشد ازین نشیب نمناک
دل خیمهٔ جان زند برافلاک
بستاند عقل جوهر از جان
بفشاند روح دامن از خاک
وین خیمهٔ چار طاق ایوان
[...]

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۶) حکایت یوسف و ابن یامین علیهما السلام
چو پیش یوسف آمد ابن یامین
نشاندش هم نفس بر تخت زرّین
نشسته بود یوسف در نقابی
که نتوانی نهفتن آفتابی
چه میدانست هرگز ابن یامین
[...]

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد
جوانی بود سرگردان همیشه
نمک بفروختن بودیش پیشه
بگرد شهر میکردی تگ و تاز
بهر کوچه فرو میدادی آواز
ایاز دلستان را دید یک روز
[...]

عطار » خسرونامه » بخش ۱۸ - خطاب با حقیقت جان در معنی زاری كردن گلرخ
الا ای قمری مست خوش آواز
ازین خاشاک دنیا خوی کن باز
چو هادی گشتهیی بگذار خانه
چه خاشه میکشی بر آشیانه
تو تا این آشیان بر خاک دادی
[...]
