گنجور

 
۱
۲
۳
۱۷
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۸

 

رسیدند خوبان به درگاه کاخ

به دست اندرون هر یک از گل دو شاخ

نگه کرد دربان برآراست جنگ

زبان کرد گستاخ و دل کرد تنگ

که بی‌گه ز درگاه بیرون شوید

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۵

 

برآسود پس لشکر از هر دو روی

برفتند روز دوم جنگجوی

رده برکشیدند ایرانیان

چنان چون بود ساز جنگ کیان

چو افراسیاب آن سپه را بدید

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۲

 

یکی نامه‌ای بر حریر سپید

بدو اندرون چند بیم و امید

دبیری خردمند بنوشت خوب

پدید آورید اندرو زشت و خوب

نخست آفرین کرد بر دادگر

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۲ - سخن دقیقی

 

چو اندر گذشت آن شب و بود روز

بتابید خورشید گیهان فروز

به زین بر نشستند هر دو سپاه

همی دید زان کوه گشتاسپ شاه

چو از کوه دید آن شه بافرین

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۱

 

ز رستم چو بشنید بهمن سخن

روان گشت با موبد پاک‌تن

تهمتن زمانی به ره در بماند

زواره فرامرز را پیش خواند

کز ایدر به نزدیک دستان شوید

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۳

 

چو رستم برفت از لب هیرمند

پراندیشه شد نامدار بلند

پشوتن که بد شاه را رهنمای

بیامد هم‌انگه به پرده سرای

چنین گفت با او یل اسفندیار

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۰

 

گزین کرد زان رومیان مرد چند

خردمند و بادانش و بی‌گزند

یکی نامه بنوشت پس شهریار

پر از پوزش و رنگ و بوی و نگار

که نه نامور ز استواران خویش

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۱

 

یکی نامور بود نامش سباک

ابا آلت و لشکر و رای پاک

که در شهر جهرم بد او پادشا

جهاندیده با داد و فرمانروا

مر او را خجسته پسر بود هفت

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۲

 

عرض‌گاه و دیوان بیاراستند

کلید در گنجها خواستند

سپاه انجمن شد چو روزی بداد

سرش پر ز کین و دلش پر ز باد

از ایران همی راند تا مرز روم

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۳

 

چو بشنید شنگل به بهرام گفت

که رای تو با مردمی نیست جفت

زمانی فرودآی و بگشای بند

چه گویی سخن‌های ناسودمند

یکی خرم ایوان بپرداختند

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳

 

فرستادهٔ نیز چون برق و رعد

فرستاد تازان به نزدیک سعد

یکی نامه‌ای بر حریر سپید

نویسنده بنوشت تابان چو شید

به عنوان بر از پور هرمزد شاه

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۲

 

ازان دشت چنگش برانگیخت اسپ

همی رفت برسان آذرگشسپ

چو نزدیک ایرانیان شد بجنگ

ز ترکش برآورد تیر خدنگ

چنین گفت کین جای جنگ منست

[...]

۳۶ بیت
فردوسی
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود

 

دل مرا عجب آید همی ز کار هوا

که مشک‌بوی سلب شد ز مشک‌بوی صبا

ز رنگ و بوی همی دانم و ندانم از آنک

چنین هوا ز صبا گشت یا صبا ز هوا

درخت اگر عَلَم پرنیان گشاد رواست

[...]

۳۶ بیت
عنصری
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۷

 

نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار

لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار

خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت

روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار

چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت

[...]

۳۶ بیت
عنصری
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

جمال لفظ فزای و کمال معنی گیر

به رسم تهنیت عید از آفرین امیر

خدایگانی کز قوت خرد دل او

بدست طبع نبودست هیچگونه اسیر

یمین دولت خوانندش ، این چگونه بود

[...]

۳۶ بیت
عنصری
 

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح خواجه ابوالحسن

 

اتفاق افتاد پنداری مرا با زلف یار

همچو او من گوژپشتم ، همچو او من بیقرار

تافتست آن زلف پر دستان و من زو تافته

چون میان ما بپیوندد زمانی روزگار

تاب او بر تاب من عنبر ببار آرد همه

[...]

۳۶ بیت
عنصری
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۶ - چنین گفت آنگه به فرمانبران

 

چنین گفت آنگه به فرمانبران

بیارید هین بدره های گران

بیارید پیشم کنون تاج زر

دو صد تخت دیبا و عقد گهر

همه هرچ گفت آوریدند پیش

[...]

۳۶ بیت
عیوقی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۴۷ - چکامه ای شیوا در صنعت تکریر

 

باران قطره قطره همی بارم ابروار

هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار

ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل

ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار

یاری که ذره ذره نماید همی نظر

[...]

۳۶ بیت
عسجدی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - در وصف بهار و مدح ابواحمد محمدبن محمود بن سبکتگین

 

مرحبا ای بلخ بامی همره باد بهار

از در نوشاد رفتی یا زباغ نوبهار

ای خوشا آن نوبهار خرم نوشاد بلخ

خاصه اکنون کز در بلخ اندرون آمد بهار

هر درختی پرنیان چینی اندر سر کشید

[...]

۳۶ بیت
فرخی سیستانی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح امیر ایاز اویماق منظور و محبوب سلطان محمود گوید

 

غم نادیدن آن ماه دیدار

مرا در خوابگه ریزد همی خار

شب تاری همه کس خواب یابد

من از تیمار او تا روز بیدار

گهی گویم: رخت کی بینم ای دوست

[...]

۳۶ بیت
فرخی سیستانی
 
 
۱
۲
۳
۱۷
 
تعداد کل نتایج: ۳۳۶