گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو صبح تیز بی خورشید روشن

دمی دم می نزد بی گل بگلشن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

نه سیمت ماند و نه باغ و گلشن

نه تن ماند نه دل نه چشم روشن

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

چو شد از شمع این پیروزه گلشن

جهان را چون چراغی چشم روشن

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳ - آغاز سخن

 

وجود خود بحکمت کن تو گلشن

که تا احوال گردد بر تو روشن

عطار
 

عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳۴ - در شرح کشف اولیاء

 

همه عالم شده بس سبز و روشن

جهان یکسر شده بر وی چو گلشن

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید

 

تو داری نور پاک هفت گلشن

تو در دریا شده پیوسته روشن

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۵ - جواب دادن منصور شبلی را

 

منم اینجا حقیقت آب روشن

نموده صنعها در هفت گلشن

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

همه در پیش دانا هست روشن

به پیش عارفانش همچو گلشن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۸ - پسر در اثبات شرع به پیر دانا گوید

 

ز نور شرع ره بینی تو روشن

جهان صورتست اینجا چو گلشن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۶ - در اسرار قربت شیطان فرماید

 

همه اشیاء بر او بود روشن

قدمگاهی بدش از هفت گلشن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید

 

ز نور او تمامت هست روشن

بدان گرد انست این گردنده گلشن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

بنور تو تمامت گشته روشن

حقیقت این سرای هفت گلشن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

جمالت دیدم اندر آب روشن

از آن کرده به‌هر جاگاه گلشن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

درون جام هستی نور روشن

بتابیده عیان در هفت گلشن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

از آن نور است کعبه پاک و روشن

از آن عکسی شده هر هفت گلشن

عطار
 
 
۱
۲