عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل
ز خشم فرخ و خسرو چنان شد
کزان کین در سخن آتش فشان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل
بر آن خادم بصد دل مهربان شد
که او را مهربان الحق توان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۶۲ - آمدن فرّخ بترکستان بطلب گل
چو گل آگه شد از خسرو چنان شد
که گفتی پیر بود از نو جوان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرّخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرّخ
شه شاپور از آن پاسخ چنان شد
که از شوق گلش گویی که جان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرّخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرّخ
که تا ده روز در چاهی نهان شد
پس از ده روز چون بادی روان شد
عطار » خسرونامه » بخش ۶۵ - رزم خسرو با شاپور
چو بحر خون ز سر حدّ جهان شد
فلک چون کشتیی برخون روان شد
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳ - آغاز سخن
بصورت قبلهٔ روحانیان شد
بمعنی پیشوای انس و جان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید
ره شرع تو هر کو کرد جان شد
چو جان درجملگی صورت عیان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۷ - در ذات و صفات و عین الیقین فرماید
دلم در واصلی او نهان شد
در او گم گشت و آنجاجان جان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۹ - هم در این معنی بنوع دیگر فرماید
بت من لاجرم بشکست و جان شد
حقیقت بت پرست اینجا عیان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
براه شرع هر که رفت جان شد
چو جان در جملهٔ عالم عیان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
براه شرع هر کو جانفشان شد
حقیقت در شریعت جان جان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
بکل اسرار گفت و جان جان شد
از آن اینجا نمودار عیان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره
حقیقت جان چو محو این جهان شد
نمانده جان بکلی جان جان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۳ - جواب منصور شیخ جنید را (قس)
جمالم با جلال اینجا نهان شد
دگر این هفت چرخ اینجا عیان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۷ - شیخ فریدالدین عطار قدس سره درنموداری خود و اسرار منصور فرماید
چو سالک وصل دید و در عیان شد
حقیقت جملهٔ خلق جهان شد
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۷ - شیخ فریدالدین عطار قدس سره درنموداری خود و اسرار منصور فرماید
حقیقت مرد از خود بینشان شد
یقین اینجایگه دیدار جان شد
عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
نبی این باده خورد و شادمان شد
به پیش عارفان اسرار خوان شد