گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - آگاهی خسرو از مرگ پدر

 

درخت آن گه برون آرد بهاری

که بشکافد سر هر شاخ‌ساری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - آگاهی خسرو از مرگ پدر

 

علف‌خواری کنی و خرسواری

پس آن گه نزل عیسی چشم داری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۲ - بر تخت نشستن خسرو به جای پدر

 

جهان را از عمارت داد یاری

ولایت را ز فتنه رستگاری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۲ - بر تخت نشستن خسرو به جای پدر

 

ز شیرین بر طریق یادگاری

تک شبدیز کردش غم‌گساری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه

 

عنان از هر طرف بر زد سواری

پری‌رویی رسید از هر کناری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین‌بانو شیرین را

 

به مردی هر یکی اسفندیار‌ی

به تیر انداختن رستم سواری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین‌بانو شیرین را

 

به نوک تیر هر خاتون سواری

فرو داده ز آهو مَرغ‌زار‌ی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین‌بانو شیرین را

 

مَلِک زان ماده‌شیرانِ شکاری

شگفتی مانده در چابک‌سوار‌ی

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

ز هر شاخی شکفته نوبهاری

گرفته هر گلی بر کف نثاری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

گَهی خوردند می در مَرغ‌زاری

گَهی چیدند گل در کوه‌ساری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - افسانه گفتن خسرو و شیرین و شاپور و دختران

 

سوادی نه بر آن شب‌گون عماری

جز آن عصمت که باشد پرده‌داری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - افسانه گفتن خسرو و شیرین و شاپور و دختران

 

نه هر روزی ز نو روید بهاری

نه هر ساعت به دام آید شکاری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

چو دور آمد به خسرو گفت باری

سیه‌شیری بُد اندر مَرغ‌زاری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

شبی از جمله شب‌های بهاری

سعادت رخ نمود و بخت یاری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

سهی‌سروی روان بر هر کناری

ز هر سروی‌، شکفته نوبهاری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

که فرخ ناید از چون من غباری

که هم‌تختی کند با تاج‌داری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

نی‌ام چندان شگرف اندر سواری

که آرم پای با شیرِ شکاری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

شکرلب گفت از این زنهارخواری

پشیمان شو مکن بی‌زینهاری

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

بسا بیمار کز بسیار خواری

بمانَد سال و مه در رنج و زاری

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۴
sunny dark_mode