مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۹ - نوشتن آن غلام قصهٔ شکایت نقصان اجری سوی پادشاه
باز کن سرنامه را گردن متاب
زین سخن والله اعلم بالصواب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۱ - نصیحت دنیا اهل دنیا را به زبان حال و بیوفایی خود را نمودن به وفا طمع دارندگان ازو
معدهٔ خر که کشد در اجتذاب
معدهٔ آدم جذوب گندم آب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۶۲ - بیان آنک عارف را غذاییست از نور حق کی ابیت عند ربی یطعمنی و یسقینی و قوله الجوع طعام الله یحیی به ابدان الصدیقین ای فی الجوع یصل طعامالله
قبهای بر ساختستی از حباب
آخر آن خیمهست بس واهیطناب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۰ - نقصان اجرای جان و دل صوفی از طعام الله
نور بی این چشم میبیند به خواب
چشم بیاین نور چه بود جز خراب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۱ - آشفتن آن غلام از نارسیدن جواب رقعه از قبل پادشاه
کای عجب چونم نداد آن شه جواب
یا خیانت کرد رقعهبر ز تاب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۷ - اعتراض کردن معترضی بر رسول علیهالسلام بر امیر کردن آن هذیلی
از اشارتهای دریا سر متاب
ختم کن والله اعلم بالصواب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۷ - چاره اندیشیدن آن ماهی نیمعاقل و خود را مرده کردن
مرده گردم خویش بسپارم به آب
مرگ پیش از مرگ امنست از عذاب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹۰ - بیان آنک عمارت در ویرانیست و جمعیت در پراکندگیست و درستی در شکستگیست و مراد در بیمرادیست و وجود در عدم است و عَلی هَذا بَقیَّةُ الأَضْدادِ وَ الأَزْواجِ
همچنین نجار و حداد و قصاب
هستشان پیش از عمارتها خراب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹۳ - بیان آنک تن خاکی آدمی همچون آهن نیکو جوهر قابل آینه شدن است تا درو هم در دنیا بهشت و دوزخ و قیامت و غیر آن معاینه بنماید نه بر طریق خیال
مانع آید او ز دید آفتاب
چونک گردش رفت شد صافی و ناب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹۶ - گفتن موسی علیهالسلام فرعون را کی از من یک پند قبول کن و چهار فضیلت عوض بستان
یا بود کز لطف آن جوهای آب
تازگی یابد تن شورهٔ خراب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۰ - جواب دهری کی منکر الوهیت است و عالم را قدیم میگوید
ذرهای خود نیستی از انقلاب
تو چه میدانی حدوث آفتاب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۱ - تفسیر این آیت کی و ما خلقنا السموات والارض و ما بینهما الا بالحق نیافریدمشان بهر همین کی شما میبینید بلک بهر معنی و حکمت باقیه کی شما نمیبینید آن را
هیچ کوزهگر کند کوزه شتاب
بهر عین کوزه نه بر بوی آب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۴ - گفتن خلیل مر جبرئیل را علیهماالسلام چون پرسیدش کی الک حاجة خلیل جوابش داد کی اما الیک فلا
کس نسازد نقش گرمابه و خضاب
جز پی قصد صواب و ناصواب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۵ - مطالبه کردن موسی علیهالسلام حضرت را کی خَلَقتَ خَلقاً اَهلَکتَهُم و جواب آمدن
گفت موسی ای خداوند حساب
نقش کردی باز چون کردی خراب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۵ - مطالبه کردن موسی علیهالسلام حضرت را کی خَلَقتَ خَلقاً اَهلَکتَهُم و جواب آمدن
پس بفرمودش خدا ای ذولباب
چون بپرسیدی بیا بشنو جواب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی
همچنانک چشم میبیند به خواب
بیمه و خورشید ماه و آفتاب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی
خر نبیند هیچ هندستان به خواب
خر ز هندستان نکردست اغتراب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی
زین بد ابراهیم ادهم دیده خواب
بسط هندستان دل را بیحجاب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۲ - در بیان آنک شهزاده آدمی بچه است خلیفهٔ خداست پدرش آدم صفی خلیفهٔ حق مسجود ملایک و آن کمپیر کابلی دنیاست کی آدمیبچه را از پدر ببرید به سحر و انبیا و اولیا آن طبیب تدارک کننده
جهد کن در بیخودی خود را بیاب
زودتر والله اعلم بالصواب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۲ - در بیان آنک شهزاده آدمی بچه است خلیفهٔ خداست پدرش آدم صفی خلیفهٔ حق مسجود ملایک و آن کمپیر کابلی دنیاست کی آدمیبچه را از پدر ببرید به سحر و انبیا و اولیا آن طبیب تدارک کننده
نک بدان سو آب دیدم هین شتاب
تا رویم آنجا و آن باشد سراب