ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » محبت دنیا منشأ همه اسباب حسد
خیز و وداعی بکن ایام را
از پی دانه مکش این دام را
خط به جهان درکش و بی غم بزی
دور شو از دور و مسلم بزی
مملکتی بهتر ازین ساز کن
[...]
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » محبت دنیا منشأ همه اسباب حسد
رو مگس می گیر تا هستی هلا
سوی دوغی زن مگسها را صلا
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » محبت دنیا منشأ همه اسباب حسد
به یاد حق از خلق بگریخته
چنان مست ساقی که می ریخته
اهل کام و ناز را، در کوی رندان راه نیست
رهروی باید جهانسوزی نه خامی بی غمی
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه مرض حسد با علم و عمل
دنیی آن قدر ندارد که بر آن رشک برند
ای برادر که نه محسود بماند نه حسود
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه مرض حسد با علم و عمل
آخر همه کدورت گلچین و باغبان
گردد بدل به صلح چو فصل خزان شود
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه مرض حسد با علم و عمل
اگر تیغ عالم بجنبد ز جای
نبرد رگی تا نخواهد خدای
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه مرض حسد با علم و عمل
سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار
در گردشند بر حسب اختیار دوست
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه مرض حسد با علم و عمل
سری کز تو گردد بلندی گرای
بافکندن کس نیفتد ز پای
کسی را که قهر تو از سر فکند
به پا مردی کس نگردد بلند
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فایده - حسد مذموم و حرام
چنان پر شد فضای سینه از دوست
که یاد خویش گم شد از ضمیرم
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فایده - حسد مذموم و حرام
حریفان خلوت سرای الست
به یک باده تا نفخه صور مست
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فایده - حسد مذموم و حرام
صلح کل کردیم با خیل بشر
تو به ما بد می کن و نیکی نگر
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فایده - حسد مذموم و حرام
نه از خارش غم دامن دریدن
نه از تیغش هراس سر بریدن
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » تعظیم و احترام به بندگان خدا
همینت پسندست اگر بشنوی
که گر خارکاری سمن ندروی
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت سیم - ظلم و مفاسد آن
مکن بد که بد بینی ای یار نیک
که ناید ز تخم بدی بار نیک
دهقان سالخوره چه خوش گفت با پسر
کای نور چشم من بجز از کشته ندروی
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت سیم - ظلم و مفاسد آن
چو بد کردی مباش ایمن ز آفات
که واجب شد طبیعت را مکافات
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت سیم - ظلم و مفاسد آن
دردمندان بلا زهر هلاهل نوشند
قصد این قوم خطا باشد هین تا نکنی
منجنیق آه مظلومان به صبح
زود گیرد ظالمان را در حصار
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت سیم - ظلم و مفاسد آن
میازار دهقان به یک خردله
که سلطان، شبان است و دهقان گله
چو پرخاش بینند و بیداد از او
شبان نیست، گرگ است، فریاد از او
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت سیم - ظلم و مفاسد آن
اگر بد کنی چشم نیکی مدار
که هرگز نیارد گز، انگور بار
مپندارم ای در خزان کشته جو
که گندم ستانی به وقت درو
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت سیم - ظلم و مفاسد آن
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت سیم - ظلم و مفاسد آن
مکن خیره بر زیردستان ستم
که دستی است بالای دست تو هم
ستمگر جفا بر تن خویش کرد
نه بر زیردستان دلریش کرد
مها زورمندی مکن با کهان
[...]