سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۱ - جواب نوشتن زال و رستم به هرسه پادشاهان هندوستان
چونزدیک دستان رسید این پیام
برخواند دستان به رستم تمام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۵ - گفتگو کردن پهلوانان ایران در پیشگاه کیکاوس از برای بانوگشسب
فروزنده طاق فیروزه فام
برآرنده صبح ز ایوان شام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۷ - گفتگو کردن پهلوانان با یکدیگر از برای بانو گشسب
بیندیش از آشوب شرب مدام
که باشد خرابی سرانجام خام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۰ - نالیدن رستم از درگاه خداوند و زور خواستن او (و) و گوشه فرش گرفتن و پرت کردن، پهلوانان را
هر آن کاو به زادی برآورد نام
نکونام گردد برِ خاص و عام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۴ - رسیدن نامه نوشاد هندی به نزدیک شاه کیکاوس
مرو را به هندوستان کید نام
دلیر و سرافراز و گسترده کام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۴ - رسیدن نامه نوشاد هندی به نزدیک شاه کیکاوس
همان گرگ گویا به کوپال سام
بکوبم زنم آتش اندر کنام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۸ - رفتن فرامرز به جنگ کناس دیو (و) کشته شدن کناس به دست فرامرز
فرود آمد او از برش تیزگام
به بیژن چنین گفت کای نیکنام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۸ - رفتن فرامرز به جنگ کناس دیو (و) کشته شدن کناس به دست فرامرز
نگه دار و در پی به نرمی خرام
ببینم من این گنبد تیره فام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۸ - رفتن فرامرز به جنگ کناس دیو (و) کشته شدن کناس به دست فرامرز
یکی دختری بد گل افروز نام
پذیره شد اورا همین چندگام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۸ - رفتن فرامرز به جنگ کناس دیو (و) کشته شدن کناس به دست فرامرز
که در زیر این تخته سنگ و رخام
یکی گنج یابی همه لعل فام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۰ - رفتن فرامرز به جنگ گرگ گویا با بیژن و سوار شدن بیژن برگرگ (و) رفتن در کوه و کشته شدن گرگ به دست بیژن
یکی هفته زان گونه بد شادکام
برآن بستر از گرگ بردند نام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۰ - رفتن فرامرز به جنگ گرگ گویا با بیژن و سوار شدن بیژن برگرگ (و) رفتن در کوه و کشته شدن گرگ به دست بیژن
دو شمشیر زرین کشید از نیام
دو انگشتری لعل خورشید فام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۴ - رفتن فرامرز رستم به جنگ مار جوشا و کشته شدن مار به دست فرامرز
چو یک چند بد با می و رود وجام
از آن مار جوشا گرفتند نام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۲ - گفتگو کردن فرامرز با گردان ایران (و) پا سخ دادن نوشاد
مر او را همه نیک نور است نام
دلیری درو جست با رای کام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۳ - رسیدن فرامرز به شهر نیک نور و جنگ کردن فرامرز با نوشدار و گرفتار شدن نوشدار به دست فرامرز
یکی مرد فرزانه بد شادکام
که بد مهتر مرز بهروز نام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۹ - آمدن کید،پیش فرامرز و بردن فرامرز را به شهر خویش
پذیره شدش پهلوان چندگام
ابا باده و رود و زرینه جام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷۸ - جواب دادن فرامرز
خرد خواند او را یکایک به نام
تو برخیز زین پایه برتر خرام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۴ - پاسخ دادن برهمن و پذیرفتن برهمن کید هندی با جمله هندوستانیان،دین یزدان را از گفته فرامرز پور رستم
همی زد میان سپه پیل گام
ابا زنگ زرین و زرین ستام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۸ - نامه نوشتن طورگ به افراسیاب
نخستین فرستاد بر من پیام
که بگذار مرز و بینداز نام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۹ - نامه افراسیاب به سوی طورگ و فرستادن شیر مرد
چو از نیزه هر دو نگشتند رام
کشیدند پس تیغ تیز از نیام