گنجور

 
وفایی شوشتری

عشّاق ز عشقت همه در سوز و گداز

زهّاد ز شوقت همه در وجد و نیاز

دارم منِ محروم به حسرت چشمی

از دور، که مانده است بر، روی تو باز

 
sunny dark_mode